«فلیست تصلح الرعیه الا بصلاح الولاه و لا تصلح الولاه الا باستقامه الرعیه»
مردم اصلاح نمی گردند مگر با شایسته شدن زمامداران و زمامداران شایسته نمی گردند مگر با درستگاری مردم.
با نگاهی گذرا به حکومت عدل علوی در این بخش به مراحل ذیل بر می خوریم:
1- شایسته سالاری
الف- ملاک گزینش مدیران ارشد [دولتمردان]:
بالاترین مقام تنظیم کننده برنامه های دولت، وزرا، هستند. از این رو صلاح، اعتدال و عظمت حکومت با درستگاری و صلاح ایشان ارتباط مستقیم دارد. از نظر امیر مؤمنان علی (ع) این افراد علاوه بر صفاتی که بقیه کارگزاران دولتی دارند باید دارای صفات دیگری نیز باشند:
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
هدف تمام اولیاء و بندگان صالح خدا ایجاد اصلاحات در فرد و جامعه بوده است، از پیامبران الهی گرفته، تا امیرالمؤمنین علی (ع) که هدف خویش را از به دست گیری حکومت، اصلاحات معرفی کرده، می فرماید: «و لکن لنرد معالم من دینک و تظهر الاحکام فی بلادک» و این مسیر ادامه می یابد تا پرچم اصلاحات نبوی و علوی در دستان با کفایت مصلح کل و منجی بشریت از قید فساد و تباهی قرار گیرد...
ادامه مطلب ...
و اما مسئولیت شیعه یا مسئولیت ما:
مسئولیت ما که شیعه علی هستیم و به آن افتخار می کنیم،
مسئولیت ما که شیعه علی هستیم و دنیا ما را به جهت امیرالمؤمنین شناخته است که:
(و معروفین بتصدیقنا إیاکم)
مسئولیت ما که شیعه علی هستیم و خدای را بر تمسک به ولایت امیرالمؤمنین حمد می کنیم:
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه أمیرالمؤمنین
آیا همین افتخار و اعتقاد و تمسک ما را بس است و دیگر مسئولیتی بر دوش ما نیست؟
پس علی وار بودن، علی وار زیستن و علی وار مردن چه می شود؟
ادامه مطلب ...
أین مثل مالک؟ أین عمار؟ أین ذوالشهادتین؟
کجاست مثل مالک؟ کجاست عمار؟ کجاست ذوالشهادتین؟
دیرگاهی پیش بود که صدای گلایه علی (ع) در حد فاصل کوفه و شام برخاست. آن هنگام که مالک اشتر و عمار و ذوالشهادتین، یعنی یاران صدیق علی (ع) به شهادت رسیده بودند و علی تنها مانده بود. سئوالی که جوابی در پی نداشت.
روزها برآمدند و شب ها فرو رفتند. روزگار دیگری آمد. روزی به بلندای روزگار، عاشورا!
آن روز هم، امام دیگری بود و ندای دیگری:« هل من ناصر ینصرنی؟ » این ندا هم زمانی بر آمد که ابوالفضل علمدار، علی اکبر، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و ... در برابر چشمان حسین (ع) به خون غلتیده بودند و او سرداری بود تنها مانده. پس سئوال همان سئوال بود، جواب هم همان جواب: سرهای فروافتاده، دستهای به عقب کشیده شده، چشمان شرمزده و خجلت زده ای که به دنبال محل فراری چون زمین هستند نا از تیررس نگاه امام فرار کنند. بجز 72 تن؟! همین!
علی (ع) دشمن زیاد داشت و این از ویژگی های مردان بزرگ است، اما دشمنی معاویه با علی (ع) دیگر گونه بود! معاویه تا سرحد امکان از رویارویی نظامی با علی (ع) دوری می کرد و در مواردی نیز که ناگزیر از برخورد نظامی شد، چنانکه در صفین واقع شد، تا سرحد شکست پیش رفت.
بنابراین موفقیت نهایی او در تصدی خلافت را باید مرهون اصول و شیوه های تبلیغاتی بسیار مفید و مؤثری که بکار گرفته بود، دانست. و جالب اینکه ویژگی های حاکم بر تبلیغات معاویه همان اصول و ویژگی های «تبلیغات رفتاری نوین» است که برای تحصیل موفقیت با «حداکثر تأثیر» و در «حداقل زمان» بهترین نوع تبلیغات شناخته شده است و تجارب تبلیغاتی قرن حاضر گواه این مطلب است.
امید که آشنایی با این توطئه ها ما را نسبت به حرکتهای تبلیغی دشمنان فعلی فرهنگ علوی هشیارتر گرداند...
ادامه مطلب ...