داستان احنف بن قیس
- چه شد؟ چرا سر در گریبان داری؟
- از خانه علی می آیم؟ به خدا سوگند او را دیدم در حالیکه بر روی حصیری ساده و کوچک نشسته بود. به او گفتم: بیت المال در دست توست و من چیزی از آن در خانه ات نمی بینم؟! فرمود:
اثاثیه این خانه را به خانه دیگر انتقال داده ایم و به زودی به آنجا کوچ خواهیم کرد. این اثاث را هم پس از مرگ نمی توان به همراه برد.
- به خدا سوگند، به یاد دارم که روزی گفت:
«با این جامه ها به سرزمین شما آمدم و بار و بنه ام همین است که می بینید.
اکنون اگر از بلاد شما، با چیزی جز آنچه با آن آمده بودم، بیرون روم؛ از خیانتکاران خواهم بود.»
ادامه مطلب ...