امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

نامه امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به حارث همدانی

 به ریسمان قرآن تمسک کن و از آن نصیحت پذیر، حلال قرآن را حلال و حرام آن را حرام بدان و حقی را که پیش از این بوده است تصدیق کن. از گذشته دنیا برای باقیمانده آن عبرت بگیر; زیرا که بعضی از [امور] دنیا شبیه بعضی دیگر است و آخر دنیا به اول آن ملحق می شود و همه آن تمام شدنی است. نام بردن خدا را بسیار بزرگ بدان و جز بر [امر] حقی آن را بر زبان نیاور. بسیار یاد مرگ و یاد بعد از مرگ کن و آرزوی مرگ مکن مگر آنکه بدانی عاقبت نیکتری در پی داری. از هر کاری که فاعل آن، آن را برای خود روا می داند و برای همه مسلمانان بد، به دور باش. از هر عملی که در پنهانی انجام می شود و در ملا عام از آن خجلت برند، اجتناب کن و نیز از هر عملی که اگر از عامل آن سوال شود انکار می کند یا عذر خواهی می نماید، دوری کن...

ادامه مطلب ...

الگوی آرمانگرایی و واقع‎بینی در اندیشه و سیره امام علی (ع)


یکی از معضلات فکری ما در سیاست، چه داخلی و چه خارجی، به عنوان نظامی که بعد ایدئولوژیکی در آن مطرح بوده، این است که در اتخاذ سیاستها آیا باید صرفاً به «آرمانها» (Ideals) اندیشید یا اینکه صرفاً به منافع ملی توجه کرد و «واقعگرایی» (realism) را در پیش گرفت؟ جامعه ما بعد از انقلاب اسلامی، همواره با این چالش روبرو بوده است؛ به طوری که دوره‎ای صرفاً در جهت گسترش اسلام و اهداف آرمانی قدم بر می‎داشته، و گاهی هم فقط بعد منافع مادی را در نظر داشته است. علاوه بر دو نظر فوق، نظر سومی نیز مطرح شده است، به تلفیق این دو دیدگاه معتقد است. البته، نظریات مختلفی در باب تلفیق آرمانگرایی و واقعگرایی مطرح شده است که از جمله آنها می‎توان به نظریه: ام‎القری، نظریه وسع و تدرج، نظریه طولی، نظریه بعد مشروعیت و مقبولیت، نظریه سطح تحلیل منطقه‎ای و جهانی، و در نهایت به نظریه آرمانگرایی واقع‎بینانه اشاره کرد. هر یک از این نظریات کوشیده‎اند تا راه‎حلی، برای چالش مورد نظر ارائه کنند. در آرمانگرایی و واقعگرایی در اندیشه و سیره حضرت علی (ع)، به نظر می‎رسد که نظریات فوق خالی از اشکال نباشند و منظور حضرت علی (ع) را برآورده نسازند. بنابراین، برای یافتن منظور امام (ع)، به نظر می‎رسد که باید به اندیشه و سیره آن امام همام (ع) رجوع شود. از این‎رو، ابتدا به بیان شاخص‎های آرمانگرایی و واقعگرایی می‎پردازیم و سپس، نظر آن حضرت را درباره نظریه آرمانگرایی واقع‎بینانه بیان می‎داریم...

 

ادامه مطلب ...

جایگاه کار در سیره امیر المؤمنین علی علیه السلام

کار و تلاش رمز اصلی بقا و سرزندگی همه جوامع انسانی است. مردمی که با تکیه بر توانمندی و ذخایر خداداد ملی خویش، بر ضعف و فقر غلبه کرده اند، مایه خرسندی درونی و اقتدار ملی خویش را فراهم ساخته اند. اگرچه نمی توان گفت که امروز روحیه راحت طلبی بر عموم جوانان ما حاکم است، اما می توان گفت که بسیاری از نسل جوان از انجام کارهایی که مستلزم تلاش و سخت کوشی است، کراهت داشته و طالب رفاه و راحتی با کم ترین زحمت هستند. سودآوری برخی از مشاغل غیرتولیدی و دلال مآبانه نیز این روحیه را تقویت کرده است.

با نگاهی به سیره امامان شیعه علیهم السلام درمی یابیم که سخت کوشی، تلاش و پرداختن به فعالیت های تولیدی از برجسته ترین ویژگی های این بزرگواران است. آنان با این روش خویش، درس بزرگی و عزت نفس به شیعیانشان آموختند. این مقاله نگاهی کوتاه به جنبه کار و تلاش در زندگی امیرالمؤمنین، علی علیه السلام، دارد...

 

ادامه مطلب ...

شمه ای از فضایل علی علیه السلام

چون خدای تعالی این آیت فرستاد که: «یا ایهاالذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...»، رسول - صلی الله علیه وآله - خطبه کرد گفت:« ایها الناس ان الله امرکم ان تطیعوه فی نبیه وتطیعونی فی وصیتی و وزیری و خلیفتی فی حیوتی و ولی الامر من بعد وفاتی و خیر من اخلف بعدی علی بن ابی طالب الا و من اطاع علیا فقد اطاعنی و من اطاعنی اطاع الله، و من فارق علیا فقد فارقنی و من فارقنی فقد فارق الله، و من فارق الله فعلیه لعنة الله»، گفت: خدای تعالی شما را فرمود که: طاعت او دارید در حق من و طاعت من دارید در باب وصی و وزیر و خلیفه من در حیات من و خداوند امامت از پس وفات من، و بهینه هر کس که او را رها کنم و آن علی ابوطالب است. الا و هر که طاعت او دارد طاعت من داشته باشد، و هر که طاعت من دارد طاعت خدای داشته باشد، و هر که از او مفارقت کند از من مفارقت کرده باشد، و هر که از من مفارقت کند از خدای مفارقت کرده باشد - یعنی از دین خدا - و هر که از خدا مفارقت بکند عنت خدا بر او باد...

ادامه مطلب ...

عواطف على علیه السلام

بقاى هر اجتماعى به محبت و جاذبه افراد وابسته است، محبت و عاطفه در قلب پاک و نفس سلیم پرورش می یابد و کسى که واجد چنین صفات عالیه باشد، در فکر دیگران بوده و حتى آسایش آنها را به راحتى خود ترجیح می دهد. على علیه السلام مظهر محبت و عاطفه بود؛ او رنج می کشید و کار می کرد و سر انجام مزد کار خود را صرف بیچارگان و درماندگان مى ‏نمود.


على علیه السلام براى نیازمندان و ستمکشان پناهگاه بزرگى بود؛ او پدر یتیمان و فریادرس بیوه زنان و دستگیر درماندگان و یاور ضعیفان بود، در زمان خلافت خود شب ها از خانه بیرون می آمد و در تاریکى شب خرما و نان براى مساکین و بیوه زنان مى ‏برد و به صورت مرد نا شناس از در خانه آنها آذوقه و پول می داد، بدون اینکه کسى بشناسد که این مرد خیر و نوع پرور کیست؟...

 

ادامه مطلب ...

علم و حکمت على علیه السلام


در مورد علم امام و پیغمبر عقاید مردم مختلف است. گروهى معتقدند که علم آنان محدود بوده و در اطراف مسائل شرعیه دور می زند و جز خدا کسى از امور غیبى آگاه نمی باشد؛ زیرا آیاتى در قرآن وجود دارد که مؤید این مطلب است؛ من جمله خداوند فرماید:

(و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو)

(1) «کلیدهاى خزائن غیب نزد خدا است و جز او کسى بدانها آگاه نیست.» و همچنین فرماید: (و ما کان الله لیطلعکم على الغیب) (2)  «و خداوند شما را بر غیب آگاه نسازد» در برابر این گروه، جمعى نیز آنها را بر همه امور اعم از تکوینى و تشریعى آگاه دانند و عده ‏اى هم که مانند اهل سنت به عصمت امام قائل نمى‏ باشند، امام را مانند دیگر پیشوایان دانسته و گویند ممکن است او چیزى را نداند در حالیکه اشخاص دیگر از آن آگاه باشند؛ همچنانکه عمر در پاسخ زنى که او را مجاب کرده بود گفت. (کلکم افقه من عمر حتى المخدرات فى الحجال) (3) همه شما از عمر دانشمندترید حتى زن هاى پشت پرده.



ادامه مطلب ...

صبر و حلم على علیه السلام

صبر و حلم از صفات فاضله نفسانى است و از نظر علم النفس معرف علو همت و بلندى نظر و غلبه بر امیال درونى است و تسکین دردها و آلام روحى بوسیله صبر و شکیبائى انجام می گیرد.

صبر، تحمل شداید و ناملایمات است و یا شکیبائى در انجام واجبات و یا تحمل بر خوردارى از ارتکاب معاصى و محرمات است و در هر حال این صفت زینت آدمى است و هر کسى باید خود را به زیور صبر آراسته نماید.

على علیه السلام از هر جهت صبور و شکیبا و حلیم بود، زیرا رفتار او خود مبین حالات او بود؛ حتى در جنگ ها نیز صبر و بردبارى می کرد تا دشمن ابتداء بی شرمى و تجاوز را آشکار می نمود...
ادامه مطلب ...

سخاوت و ایثار على علیه السلام

سخاوت از طبع کریم خیزد و محبت و جاذبه را میان افراد اجتماع برقرار می سازد، شخص سخى هر عیبى داشته باشد در انظار عموم مورد محبت است.

على علیه السلام در سخاوت مشهور و کعبه آمال مستمندان و بیچارگان بود؛ هر کسى را فقر و نیازى می رسید، دست حاجت پیش على علیه السلام مى‏ برد و آنحضرت با نجابت و اصالتى که در فطرت او بود، حاضر نمی شد آبروى سائل ریخته شود.


حارث حمدانى دست نیاز پیش على علیه السلام برد، حضرت فرمود: آیا مرا شایسته اظهار نیازت دانسته ‏اى؟

عرض کرد بلى یا امیر المؤمنین، على علیه السلام فورا چراغ را خاموش کرد و گفت این عمل براى آن کردم که تو را در اظهار مطلب، خفت و شکستى نباشد...
 

ادامه مطلب ...

شجاعت و هیبت على علیه السلام

صفت شجاعت یکى از ارکان اصلى فضائل نفسانى است و عبارت است از عدم تزلزل نفس در امور خطیره و هولناک و مظهر تام و مصداق حقیقى آن وجود على علیه السلام بود.

بنا به نقل مورخین رنگ على(ع) گندمگون، چشمان مبارکش درشت و جذاب، ابروانش پیوسته و پر پشت، دندانهایش محکم و سفید و چون مروارید بود. دست و بازو و ساعد بى نهایت قوى و گوشت آن پیچیده و محکم و در تمام عرب به سطبرى بازو و محکمى عضلات مشهور بود چنانکه گوئى گوشت و پوست و استخوان آنرا کوبیده و آنگاه دست بازو و ساعد ساخته‏ اند.

على علیه السلام متوسط القامه بود و تمام گوشت بدن او ورزیده و محکم و چون آهن صلب به نظر می آمد و بطور کلى آنحضرت در اعتدال مزاج و رشد جسمانى و در نهایت نیرومندى بود. مورخین عموما معتقدند که شجاعت و زورمندى على علیه السلام در تمام عرب منحصر بفرد بود، پدرش ابو طالب او را با جوانان عرب بکشتى وا میداشت و آنحضرت با اینکه از جهت سن خیلى کوچکتر از آنان بود ولى با سرعت عجیبى آنها را بر زمین میزد. از زبیر بن عوام نقل کرده ‏اند که قسم یاد کرد و گفت در هیچیک از جنگها از هیچ شجاعى نترسیدم مگر در مقابل على علیه السلام که از شدت وحشت خود را گم می کردم. و این تنها زبیر نبود که از مقابله با او وحشت می نمود، بلکه تمام قهرمانان نیرومند و مردان رزم از تصور مقابله با او به وحشت افتاده و در برابرش عرض اندام نمی کردند...

ادامه مطلب ...

جایگاه علی علیه السلام در هستی

پیامبر فرمودند: من و علی از یک درختیم (انا و علی من ش جره واحده) و باز فرموده: (انت منی بمنزله هارون من موسی) و نیز: (انا مدینه العلم و علی بابها) همانا من شهر علمم و علی در آن است. و خطاب به مولی فرمود: (انت اخی و وصیی و وارثی) تو برادر من و وصی و وارث منی. در فرازی از دعای ندبه پیامبر خطاب به علی می فرماید (لو لا انت یا علی لم یعرف المؤمنون بعدی) ای علی اگر تو نبودی مردم پس از من مؤمنان را نمی شناختند.

در زیارت مطلقه می خوانیم ((السالم علی میزان الاعمال)) علی میزان و معیار اعمال است. امام صادق (ع) در زیارت جدش عرضه می دارد: درود بر تقسیم کننده بهشت و جهنم، درود بر نعمت الهی بر نیکان:

((السلام علی قسیم الجنه و النار السلام علی نعمه الله علی الابرار))


 

ادامه مطلب ...

جایگاه امام علی علیه السلام در تفسیر قرآن

به اعتقاد شیعه هیچ کسی در فضیلت و کمال، هم ردیف ائمه علیهم السلام قرار نمی گیرد تا امام برترین آن ها محسوب شود، ولی با صرف نظر از این اعتقاد صحیح و مستدلّ، به عقیدة ما امام علی(ع) سرآمد مفسران و برجسته ترین چهره تفسیری است. این امر با دلایل محکم و منطقی قابل اثبات است. امام علی(ع)، در مقطع حساس بعد از رحلت پیامبر(ص) و حاکم شدن عده ای با منش ها و روش هایی غیر از خواست و اراده پیامبر(ص)، موقعیت و عملکرد ویژه ای داشت. هر چند به دلایل سیاسی و یا فردی خلفا، بسیاری از تلاش ها و اقدامات امام(ع) مانند مصحف آن حضرت مورد قبول قرار نگرفت و در سطح جامعه مجال حضور نیافت. اما امام علی(ع) با آگاهی کامل از قرآن کریم و عظمت دانش تفسیری خود، شاگردان زیادی تربیت کرد و پاسخگوی سؤالات و شبهات در این زمینه بود. بنابراین شناخت جایگاه امام(ع) در زمینه دانش تفسیر و اقدامات مهم ایشان در این زمینه ضروری به نظر می رسد؛ چرا که بسیاری از دستگاه های حکومتی در طول تاریخ به پنهان کردن و نفی شخصیت علمی امام علی(ع) پرداخته و برخی دیگر از صحابه را بر حضرت مقدم داشته اند...

 

ادامه مطلب ...

جایگاه علی علیه السلام در قرآن در رابطه با پیامبر اکرم (ص)

در سال نهم پس از هجرت پیامبر، گروهی به نمایندگی از نصارای نجران یمن به مدینه آمدند تا راجع به اسلام از پیامبر (ص) سؤالهایی بکنند و با او درباره دین به احتجاج پردازند.و میان آنان با پیامبر بحث و گفتگویی شد که پیامبر در این گفتگو موضع مثبت اسلام را نسبت به حضرت مسیح و تعلیمات او بیان کرد.و لیکن آنان در موضع منفی خود نسبت به تعلیمات اسلامی پافشاری کردند.آن گاه وحی نازل شد و پیامبر را مامور به مباهله با آنان ساخت.مباهله نفرین کردن دو گروه متخاصم است تا بدان وسیله خداوند بر آن که باطل است عذابش را نازل کند: «هر کس پس از روشن شدن جریان با تو مجادله کند.بگو بیایید فرزندان و زنان و نزدیکان خود را گرد آوریم، لابه و زاری کنیم و لعنت خدا را نثار دروغگویان گردانیم » (1)...

 

ادامه مطلب ...

معراج پیامبر اکرم و جایگاه امام علی

 در کتب های مختلفی چون « بحارالانوار ، ج 107 ، ص 30 و کشف الغمه ، ج 1 ، ص 106 و صراط المستقیم ، ج 1 ، ص 207 » نقل شده که پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
«خداوند متعال در شب معراج با لهجه و صدای زیبای علی (ع) با من صحبت می کرد. پس گفتم:
پروردگارا، آیا تو با من صحبت می کنی یا علی (ع) است که با من حرف می زند ؟
خداوند متعال فرمود : ای محمد ! تو را از نورخود خلق کرده ام و علی را از نور تو. من از درون تو آگاهم و می دانم که علی (ع) محبوب قلب تو است. پس من هم با صدای محبوبت با تو صحبت کردم تا اینکه قلبت اطمینان و آرامش پیدا کند»...

 

ادامه مطلب ...

معراج پیامبر اکرم

برتری پیامبر اسلام بر تمام انبیاء و اوصیا و حجت‌های پیشین آنچنان بود که حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) علاوه بر وحی و ملک الموت راهی دیگر به آسمان داشت. خداوند متعال برای اینکه قدرتش و آیاتش را به پیامبرش نشان دهد پیامبر را بر خلاف همه حجج دیگرش به معراج  برد، نه اینکه ملکی حقایق عالم و دستورات و علوم مختلف را به پیامبر برساند، بلکه پیامبر با قدرت و اراده حضرت حق به معراج و آسمان‌ها تشریف بردند و حقایق و علوم را دیدند و خداوند این مقام و منزلت خاص پیامبر را در آیات مختلف کلام الله بیان فرموده است...

 

ادامه مطلب ...