و می پنداریم که این مظلومیت و تنهایی نه فقط ناشی از کین توزی دشمنان آن بزرگوار است، بلکه علی نزد دوستداران خود نیز مورد جفاست؛ چرا که هر کس از ظن خود، یار اوست و به جای این که خویشتن را با سرمشق شخصیت والای علی (ع) راست کند، نگاه نارسای او، علی را نیز کج دیده است و کوشیده است تا اقیانوس موج خیز شخصیت علی را در قطره جان ناتوان خود بنگرد.
البته شخصیت مولا دارای چنان وجوه و شؤون متفاوت و احیانا متضاد است که هر کس با هر سلیقه و گرایش و پایبندی ویژه ای، علی را پیشوای خود دیده است؛ مگر نه این که علی، قطب عارفان و متصوفان، حجت متنسکان و متشرعان، سرمشق دادورزان و اصلاح گران و مراد پهلوانان و جوانمردان است؛ اما اینان همگی به علی از زاویه ای تنگ که با شخصیت محدودشان متناسب بوده است، نگریسته اند و لاجرم او را به گونه ای دیده اند که می پسندیده اند.
علی، عارف است، اما عارفی که دغدغه خاطر او نسبت به زندگی انسان در زمین، کم تراز اهتمام او به سرنوشت آدمی در جهان دیگر نیست. علی، اهل زندگی است، اما آن را برای همه انسان ها بر پایه عدل می خواهد و برای استقرار جامعه مدنی عادل، مبارزه می کند و جان خویش را بر سر آن می بازد.
حال این علی، کجا و متصوف دنیاگریزی که درک وجود طبیعی و حقیقی آدمی را در گروی ابطال وجود این جهانی و همه لوازم و نتایج آن، از جمله زندگی مدنی، می داند و از متن زندگی جمعی به انزوای فردیت مسکین می گریزد، کجا؟
علی، با دادگری، پیوندی استوار دارد و شاید سخن هیچ آفریده ای درباره عدل به زیبایی و شکوهمندی توصیف های علی از آن نباشد، اما علی، حقیقت عدل را نه تنها در مفهوم ها و گفتارهای زیبا و هیجان انگیز، که در غیبت زندگی می جوید و آن را به بشر تشنه دادگر، عرضه می دارد.
او، داد را در برخورداری برابر همه انسان ها از همه امکان های زندگی می جوید. علی، ثروت های فراوان و گزاف را به حلال و حرام تقسیم نمی کند، بلکه هر ثروت انباشته ای را مصداقی از بیداد می داند که هر کجا هست، در کنار آن باید از حق تباه شده انسانی محروم، سراغ گرفت. و تنها این را نمی گوید، بلکه چون به خواست مردم، زمام امور را در دست می گیرد، مبارزه با گرسنگی ستم دیده (سغب مظلوم) و شکمبارکی ستمگر (کظة ظالم) را هدف بزرگ حکومت خود می داند.
و می توان مهم ترین ریشه آشوب ها و ستیزها و دشمن کامی هایی را که چون گردبادی ویرانگر، دوران کوتاه زمامداری مولا را در برگرفت در پافشاری آن بزرگوار بر عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق محرومان و درماندگان جامعه و گرفتن حق پایمال شده آنان از فزون خواهان زورگو دانست.