امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

عدالت محوری

یکی از مهم ترین و کهن ترین مباحث و دغدغه ها و آرمان های بشر و ادیان الهی، عدالت است. انسان از وقتی که خود را شناخته، بر ضرورت حضور فعال عدالت در زندگی، تأکید کرده و بنابر تمایل فطری، همشیه در جست وجوی آن بوده است.

امروزه با وجود توسعه شگرفی که در علم و صنعت و تکنولوژی صورت گرفته و بشر به بسیاری از خواسته های مادی خود نایل شده، اما هم چنان یکی از مطالبات جدّی و اصلی او، عدالت خواهی است.

بشر عصر حاضر، تشنه عدالت است، زیرا به این باور رسیده که رفتارهای شخصی و برنامه های اجتماعی و بسیاری از ارزش های اخلاقی و آرمان های انسانی در جامعه، جز با عدالت، محقق نمی گردد.

بر این اساس، پیامبران الهی جملگی منادی قسط و عدل بوده اند و در فرهنگ قرآن، پس از توحید، اصلی فراگیرتر از عدالت وجود ندارد.

شکی نیست که برای سردادن «گلبانگ عدالت» در جهان امروز و در اوضاع نابرابری و بی عدالتی، ابتدا باید خود در مسیر عدالت اخلاقی و قسط اجتماعی گام برداریم و ملکه عدالت را در سرزمین جان خویش جای دهیم تا بستر ظهور آیت حق و عدالت، مهدی موعود (عج) را فراهم سازیم.

درباره عدالت می توان با رویکردهای مختلف بحث کرد. به همین دلیل این موضوع دامنه گسترده ای دارد.

در این نوشتار، به بررسی مفهوم عدالت در حوزه اخلاق از زاویه تأثیری که در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد می پردازیم، زیرا معتقدیم مفهوم عدالت، از حوزه اخلاق به تدریج به حوزه های سیاست و حقوق و اقتصاد جریان پیدا کرده است.

Image result for ‫حدیث در مورد عدالت‬‎

 

معنای عدالت

عدالت، موضوع ناشناخته و مبهمی نیست. از این رو سخن گفتن از آن به طور گسترده ضرورتی ندارد، زیرا معنای اجمالی این واژه نزد مکاتب و فرهنگ های مختلف، یک سان است، هر چند در معنای تفصیلی، در مصادیق و شیوه های تحقق عدالت، اختلاف نظرهایی وجود دارد.

عدالت از عدل گرفته شده و ضد ظلم و جور است. در لغت می خوانیم: عدالت و معادله، لفظی است که معنای مساوات (برابری) را افاده می کند. عدل به معنای تقسیم به طور مساوی است.(1)

اما معنای دقیق و کامل تر این واژه را باید در رهنمودها و گزارش های دینی، جست وجو کرد. امام علی (ع) درباره عدالت می فرماید: «العدل یضع الامور مواضعها؛(2) عدل آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.»

تعریف مختار استاد مطهری که برگرفته از روایت مذکور است عبارت است از: رعایت حقوق افراد و عطا کردن حق هر ذی حق به او.(3)

عدل و جود

علمای اخلاق، جود و بخشش را از عدل بالاتر دانسته اند، زیرا از نظر ملکات اخلاقی و صفات شخصی و فردی، امتیاز جود بالاتر است. اما از نظر اجتماعی، جود چنین موقعیتی ندارد. از این رو وقتی از امام علی (ع) در مورد عدل و جود سؤال شد که کدام برتر است؟ فرمود: عدل، امور را به جای خود می نهد اما جود، امور را از جهت اصلی خارج می کند. عدالت، یک سیاست عام و فراگیر است اما بخشندگی، یک حرکت و برنامه خصوصی است (فقط شامل افراد محدودی می شود)؛ پس عدالت برتر است.(4)

استاد مطهری پس از نقل این حدیث، به تمثیل زیبایی برای اهمیت عدالت در اجتماع می پردازد و می گوید: عدل در اجتماع به منزله پایه های ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به منزله رنگ آمیزی و نقاشی و زینت ساختمان است. اول باید پایه درست باشد، بعد نوبت به زینت و رنگ آمیزی و نقاشی می رسد. اگر خانه از پای بست ویران است دیگر چه فایده که خواجه در بند نقش ایوان باشد. به علاوه، همین جودها و احسان ها و ایثارهایی که در مواقعی خوب و مفید است و از نظر جود کننده، فضیلتی بسیار عالی است، از نظر گیرنده، فضیلت نیست؛ حساب او را هم باید کرد، حساب اجتماع را هم باید کرد. اگر موازنه اجتماعی رعایت نشود و جود و احسان بی حساب صورت گیرد، همین فضیلت اخلاقی، موجب بدبختی عمومی و خرابی اجتماع می گردد.(5) بر این اساس در برخی احادیث، اجرای عدالت و انجام عبادت با یک دیگر مقایسه شده است. پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «عدل ساعة خیر من عبادة سبعین سنة؛(6) یک ساعت عدل، از هفتاد سال عبادت بهتر است.»

شاخه های عدالت

استاد مطهری اصل عدل را به عدل الهی و عدل انسانی و عدل الهی را به عدل تکوینی و تشریعی و عدل انسانی را به عدل فردی و اجتماعی تقسیم بندی کرده است. به نظر ایشان، عدالت فردی زیر بنای عدالت اجتماعی و عدل الهی و ایمان نیز زیربنای عدالت فردی است.(7)

ایشان می گوید: «منظور از عدل تکوینی این است که نظام هستی و آفرینش بر اساس عدل، توازن، استحقاق ها و قابلیت هاست.(8) و عدل تشریعی یعنی در نظام جعل و وضع قوانین، همواره اصل عدل رعایت شده است.(9)

عدل انسانی را می توان با توجه به حوزه های مستقل حیات فردی انسان یعنی عقیده، اخلاق و رفتار تقسیم کرد.

منظور از عدالت عقیدتی، همان توحید است که در مقابل آن شرک می باشد و قرآن مجید آن را ظلم بزرگ دانسته است.(10)

عدالت اخلاقی، اعتدال قوای سه گانه (شهوت، غضب و شیطانی) است. امام خمینی (ره) می فرماید: عدالت، عبارت است از تعدیل قوه عملیه و تهذیب آن.(11) عدالت اخلاقی باعث می شود انسان به توازن و تسلط روحی برسد و به دام افراط و تفریط نیفتد.

عدالت رفتاری که نسبت به عدالت اخلاقی و عقیدتی، ظهور خارجی بیش تری دارد، همه اعمال و رفتارهای انسان را در بر می گیرد که به مهم ترین آن ها می پردازیم:

1 - عدالت در برخورد با پدر و مادر

رعایت حق پدر و مادر، عدالت، و بی حرمتی و کم لطفی به آن ها ظلم است که به آن عاق والدین نیز گفته می شود. قرآن مجید همیشه انسان ها را به رعایت حقوق والدین سفارش کرده است.(12) در روایات، انجام پاره ای از اعمال مستحبی مانند روزه مستحبی در صورتی که بر خلاف نظر والدین باشد مکروه دانسته شده است.(13)

2 - عدالت در برخورد با فرزندان

از آموزه های دینی بر می آید که والدین در قبال فرزندان خود وظایفی دارند مانند: انتخاب نام نیک برای آنان، تربیت شایسته و نیکو، محبت کردن به آن ها و تأکید شده است که والدین بین فرزندانشان فرق نگذارند و عدالت را رعایت کنند. روزی پیامبر (ص) شخصی را دید که دو پسر داشت، یکی از آن ها را بوسید و دیگری را نبوسید. حضرت به او فرمود: چرا به هر دو یک سان مهربانی نکردی!؟(14)

3 - عدالت در برخورد با همسر

عدالت خانوادگی در واقع، رعایت کردن و ادای حقوق فقهی و اخلاقی هر یک از زن و شوهر نسبت به یک دیگر است. اهمیت این موضوع تا آن جاست که در اسلام جواز چند همسر گزینی، مشروط به رعایت عدالت و برخورد یک سان با همسران شده است. قرآن مجید می فرماید: اگر می ترسید که نتوانید میان همسران به عدالت رفتار کنید، پس به یک همسر بسنده کنید.(15)

4 - عدالت اجتماعی

یکی از مهم ترین و فراگیرترین شاخه های عدل، عدالت اجتماعی است.

سوسیالیسم و سرمایه داری، دو برداشت مختلف از عدالت اجتماعی ارائه کرده اند. سوسیالیسم بدون در نظر گرفتن تفاوت ها، عدالت اجتماعی را در برخورداری یک سان آحاد جامعه می داند. به تعبیر استاد مطهری، این مکتب، همه اعتبار را به جامعه می دهد و فرد را نادیده می گیرد و این نوعی استثمار است؛ یعنی سوسیالیسم برای برقراری عدالت، خود به یک ظلم در حق فرد دست می زند، چون همه باید به اندازه استعدادشان کار کنند ولی هر کس باید به اندازه احتیاجش درآمد داشته باشد.

سرمایه داری نیز که روی فرد و اصالت او تأکید می کند و برای جامعه هویتی قائل نیست و می گوید: باید میدان را برای افراد باز گذاشت و جلو آزادی آن ها را نباید گرفت؛ ایجاد نابرابری می کند.

استاد مطهری معتقد است: از نظر اسلام، هم فرد اصالت دارد و هم جامعه. نه سرمایه داری و نه سوسیالیست [هیچ کدام ]معنای صحیح عدالت اجتماعی را ارائه نکرده اند.(16)

عدالت اجتماعی مورد نظر اسلام، پذیرش تفاوت های افراد و همگانی شدن امکانات رشد و ایجاد مساوات در شرایط ابتدایی رقابت سالم است.

عدالت اجتماعی ابعاد مختلفی دارد:

1 - عدالت سیاسی

منظور از عدالت سیاسی که در محیط سیاست نمود پیدا می کند، رعایت حقوق متقابل ملت و دولت است. عدالت سیاسی دارای دو عنصر است: حقوق مردم بر حاکم و حقوق حاکم بر مردم. از دیدگاه امام علی (ع) بزرگ ترین حقوقی که خداوند ادای آن را واجب کرده، حقوق سیاسی است.(17)

از نظر اسلام، مردم صاحب حق اند و عدالت سیاسی حکم می کند حقوق مردم ادا شود. امام علی (ع) حق مردم را عبارت از این می داند که حاکم، اموال عمومی را به مصرف مردم برساند و در تعلیم و تربیت و خیرخواهی مردم بکوشد(18) و حکومت را امانتی بداند که در دست اوست و بین مردم به استبداد رفتار نکند.(19) آن حضرت حقوق حاکم را وفا به بیعت و خیرخواهی حضوری و غیابی و اجابت و اطاعت دانسته است.(20)

هر چند دامنه بحث عدالت سیاسی، بسیار گسترده و از حوصله بحث ما خارج است، لکن فقط به این سخن گهربار امیر مؤمنان (ع) اشاره می کنیم که نشان دهنده مسئولیت بزرگ کارگزاران نظام اسلامی در قبال مردم و لزوم رعایت عدالت در حوزه سیاست است. آن حضرت به محمد بن ابی بکر که نماینده ایشان در مصر بود، چنین نوشت: در تمامی ملاحظات و نگاه های خود مساوات را رعایت کن. این دقت و عدالت برای آن است که افراد ضعیف جامعه از لطف تو مأیوس نشوند و مستکبران، طمعی به ظلم و بی عدالتی تو نداشته باشند.(21)

2 - عدالت اقتصادی

شهید صدر (ره)، عدالت اقتصادی را تأمین حداقل رفاه و آسایش برای همه افراد جامعه، تعیین مرزها و حدود مصرف و جلوگیری از رفاه زیاد و جلوگیری از انحصار و احتکار اموال و تجمیع ثروت در دست بخشی از جامعه و فراهم کردن امکان کار و تولید برای همه افراد جامعه می داند.(22)

امام علی (ع)، نماد عدالت به ویژه عدالت اقتصادی است. آن حضرت خود و خاندانش را بر دیگر مسلمانان برتری نداد، بلکه خویشاوندانش را در زیر چتر عدالت پناه داد.

عبدالله بن زمعه از علی (ع) درخواست مالی کرد، اما آن حضرت فرمود: «انّ هذا المال لیس لی و لا لک و انما هو فی ء للمسلمین؛(23) این مال، نه از من است و نه از تو، بلکه از بیت المال مسلمانان است.»

عقیل، برادر علی (ع) که بیست سال از حضرت بزرگ تر و از هر دو چشم نابینا بود و خانواده پر جمعیتی داشت، روزی از حضرت سه کیلو گندم خواست اما امام (ع) برای تنبیه و عبرت او، آهنی داغ کرد و به او نزدیک نمود و فرمود: از یک آهن مختصری که داغ شده می نالی ولی مرا به آتش عظیم می کشانی که خداوند از خشم خود آفریده است.(24)

آن حضرت در شهر کوفه، مرکز حکومت خود، مردم را مخاطب قرار داد و فرمود: ای مردم کوفه! اگر من از شهر شما بیش از آن چه به همراه خود از مدینه آورده ام، برداشتم، خائن خواهم بود.(25)

امام علی (ع) در سایه عدالت اقتصادی، موفق شد نوعی تعادل و هم آهنگی در زندگی عموم مردم پدید آورد. خود آن حضرت در این باره می فرماید: هیچ کس در کوفه نیست مگر این که زندگی اش سامان یافته است. پایین ترین افراد نان گندم می خورند و خانه دارند و از آب فرات استفاده می کنند.(26)

3 - عدالت قضایی

یکی از مصادیق عدالت اجتماعی، عدالت قضایی یا حقوقی است. قرآن مجید می فرماید: هنگامی که بین مردم داوری می کنید باید به عدالت حکم کنید.(27)

پیامبران الهی همواره حامی عدالت قضایی بوده و رسیدگی عادلانه به امور مردم و اجرای حدود الهی را سرلوحه برنامه های اجرایی خود قرار داده بودند. پیامبر اسلام (ص) در سال فتح مکه درباره زنی از قریش که دزدی کرده بود، حد جاری کرد و به درخواست بزرگان قریش مبنی بر صرف نظر کردن از اجرای عدالت پاسخ منفی داد و فرمود: عامل تباهی و انحطاط اقوام گذشته همین بود که احکام اجتماعی را فقط در حق ضعیفان اجرا می کردند و از اجرای دستور الهی در مورد اقشار صاحب نفوذ، خودداری می کردند.(28)

تیزبینی امام علی (ع) در رفتارهای قضایی، شگفت آور است. آن حضرت مانند افراد عادی، در محکمه حاضر می شد و حکم قضایی را می پذیرفت(29) و گاهی از این که قاضی به او احترام گذاشته ناراحت می شد.(30)

شاخصه های عدالت

یکی از مسائل مهم در بحث عدالت، تبیین اصول و مبانی عدالت و ارائه شاخص های آن و معیارهای تحقق عدالت در صحنه زندگی اجتماعی است، زیرا نبود شاخص ها، زمینه های پی گیری و اجرای عدالت را محدود می کند و افکار عمومی را دچار سردرگمی می نماید. متأسفانه افراد مغرض، کارهای ظالمانه خویش را حرکتی عدالت طلبانه معرفی می کنند و به نام صلح طلبی، به جنگ ملت ها می روند و به نام حقوق بشر، حقوق اولیه انسان ها را زیر پا می گذارند. در گذشته، بسیاری از پادشاهان ستم گر، خود را عادل می دانستند و امروز نیز استکبار جهانی، خود را پرچم دار عدالت می داند و با شعار عدالت خواهی، مردم مظلوم فلسطین و عراق و افغانستان را قتل عام می کند. مهم ترین شاخص های ارزیابی عدالت اجتماعی عبارت اند از:

1 - قانون گرایی؛ 2 - شایسته سالاری؛ 3 - فقر زدایی؛ 4 - زمینه سازی برای رشد علمی و اخلاقی؛ 5 - امنیت حقوقی.

جایگاه عدالت در اسلام

1 - عدالت، صفتی است که خدا خود را با آن ستوده است. قرآن مجید می فرماید: فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتایی او گواهی می دهند؛ او نگهبان عدل و درستی است.(31)

2 - هدف اصلی و مشترک همه انبیا، برقراری عدالت بوده است. راوی می گوید: به امام سجاد (ع) گفتم: مرا از مجموعه آیین های دین آگاه کن؟ حضرت فرمود: سخن حق و داوری طبق عدالت و وفای به عهد، آیین های دین است.(32) قرآن کریم نیز یکی از هدف های بعثت پیامبران را عدالت اجتماعی بیان فرموده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛(33) ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آن ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم، قسط و عدل را به پا دارند.»

3 - 29 آیه از آیات قرآن به عدالت و 290 آیه به ظلم که ضد عدالت است، اختصاص یافته است. استاد مطهری معتقد است: در قرآن همه اصول و هدف های اسلامی، از توحید گرفته تا معاد و از نبوت تا امامت، از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی، بر محور عدل استوار شده است. «عدل قرآن، آن جا که به توحید یا معاد مربوط می شود، به نگرش انسان به هستی و آفرینش شکل خاصی می دهد و به عبارت دیگر، نوعی جهان بینی است. آن جا که به نبوت و تشریع و قانون مربوط می شود، یک مقیاس و معیار قانون شناسی است. آن جا که به امامت و رهبری مربوط می شود، یک شایستگی است. آن جا که پای اخلاق به میان می آید، آرمانی انسانی است و آن جا که به اجتماع کشیده می شود، یک مسئولیت است.»(34)

4 - عدل، علاوه بر حق، تکلیف الهی است. قرآن مجید بارها انسان ها را به عدل و داد فرمان داده است. «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان؛(35) خداوند به دادگری و نیکوکاری فرمان می دهد». در جای دیگر از مؤمنان خواسته است در رعایت حقوق افراد جامعه اعم از مسلمان و غیر مسلمان، به انصاف و عدالت رفتار کنند و فراتر از علایق شخصی و خویشی و قومی، در اجرای عدالت بکوشند و تحت تأثیر احساس عاطفی درباره خویشاوندان قرار نگیرند که مناسب ترین فضای گریز از عدالت است: «و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی و بعهد الله اوفوا ذلکم وصیکم به لعلّکم تذکرون؛(36) هر گاه سخن گویید به عدالت گویید، هر چند درباره خویشان باشد و به پیمان خدا وفا کنید. خداوند این ها را به شما سفارش کرده تا پند بگیرید.»

در بُعد اقتصادی نیز قرآن مجید بر رعایت روابط عادلانه اقتصادی و استیفای پیمانه ها و ترازوها بر اساس قسط و عدل تأکید کرده است(37) و خواهان رعایت عدالت در هنگام تنظیم سند و نوشتن مدرک می باشد.(38)

5 - عدالت در اسلام از اصولی است که تخصیص بردار نیست؛ یعنی حتی در برابر دشمن نیز باید این اصل مهم را پاس داشت. قرآن مجید می فرماید: «و لا یجرّمنکم شنان قوم علی ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی؛(39) دشمنی با گروهی شما را وادار نکند که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که به تقوا نزدیک تر است.»

یهودیان خیبر از پیامبر اسلام (ص) خواستند در بین آن ها داوری کند. خداوند پیامبر خود را اختیار می دهد که می توانی مسئولیت داوری را نپذیری و آنان را به حال خود رها کنی ولی اگر پذیرفتی باید به عدالت داوری کنی.(40) و این دستور در شرایطی بود که یهودیان با تمام توان خود، در حال مبارزه با مسلمانان بودند.

عدالت در نگاه اسلام، همه طبقات جامعه را پوشش می دهد و فرقی بین سیاه و سفید و زن و مرد و ثروت مند و فقیر و بی دین و دین دار و غیره نیست. سعد بن ابی وقاص به هنگام تقسیم غنایم توسط رسول خدا (ص) به آن حضرت اعتراض کرد که چرا به اشراف و طبقات بالا و افراد طبقات پایین به یک اندازه غنایم داده شد؟ رسول خدا (ص) در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد خود، فرمود: آیا جز این است که شما با کمک همین طبقات پایین توانستید بر دشمن پیروز شوید!؟(41)

امام علی (ع) به فرزندانش می فرماید: شما را سفارش می کنم چه در حال خشم و چه در حال شادمانی، پا را از دایره عدل بیرون نگذراید.(42)

قرآن مجید خواهان روابط دوستانه و عادلانه با افراد غیر مسلمان و غیر معاند است. از این رو می فرماید: خداوند از نیکی کردن و رعایت عدالت درباره کسانی که با شما در امر دین پیکار نکردند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نرانده اند، نهی نمی کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.(43)

جعدة بن هبیره به امام علی (ع) گفت: دو نفر برای قضاوت نزد تو می آیند، یکی از آنان تو را از جان و مالش بیش تر دوست دارد و آن دیگری اگر بتواند سرت را خواهد برید، آیا تو علیه دوستت و به نفع دشمنت حکم می کنی؟ حضرت فرمود: «انّ هذا شی ء لو کان لی فعلت و لکن انّما ذا شی ء للّه؛(44) اگر دست من بود خواسته تو را عمل می کردم، اما این حکم خداست»؛ یعنی عدالت، یک حقیقت گریزناپذیر است و در مورد دوست و دشمن باید اعمال شود.

در بینش اسلامی، دامنه عدل و داد، امور طبیعی و موجودات زنده اعم از انسان، حیوان، گیاه و جماد را در بر می گیرد. امام علی (ع) در نامه ای به یکی از مأموران جمع آوری زکات، درباره حقوق حیوانات می فرماید: آن حیوانات را به چوپانی بسپار که آن ها را تند نراند و خسته شان نکند و به چوپان سفارش کن که بین حیوانات و بچه های آن ها جدایی نیفکند و در راه از کنار جاده های پر علف عبور کند.(45) آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: ای مردم! در مورد رعایت حقوق بندگان و شهرها از خدا پروا کنید که شما در قبال آن ها حتی خانه ها و حیوانات مسئولید.(46)

از این بیان می توان نتیجه گرفت که عدالت، مطلق و واقعی است، بر خلاف گفته «توماس هابز» که آن را مفهومی نسبی، انتزاعی و ذهن گرایانه و منفعت گرایانه و طبیعی می داند که به وضع شخصی افراد بستگی دارد.(47)

استاد مطهری در رد نظریه نسبیت عدالت می گوید: عدالت بر پایه حق و استحقاق بنا شده است و عموم استحقاق های انسان همیشه ثابت و یک نواخت و مطلق است. پس عدالت هم، امری مطلق است و نسبی نیست.(48)

6 - عدالت، بالاترین و برترین مصلحت است و تعطیل بردار نیست. از نظر اسلام، هیچ مصلحتی بالاتر از حق و عدالت نیست و در هیچ شرایطی نمی توان از آن دست کشید. از این رو وقتی برخی از افراد مصلحت اندیش از امام علی (ع) می خواستند برای تقویت حکومت خود، دست از عدالت بردارد و به بعضی از سودجویان، از بیت المال بیش تر دهد، فرمود: آیا از من انتظار دارید از راه ستم بر ملت، به پیروزی برسم؟ به خدا سوگند، هرگز به چنین اقدامی دست نخواهم زد.(49)

7 - عدالت طلبی، از دیدگاه اسلام فطری است. اندیشمندان بسیاری درباره گرایش فطری انسان به عدل، سخن گفته اند. بعضی از فیلسوفان اروپا معتقدند که در نهاد بشر میل به عدالت، وجود ندارد بلکه عدالت از آن جهت که منافع فرد در آن است مطلوب است و مطلوبیت ذاتی ندارد.

«هابز» و «بنتام»، مکتب اصالت فایده را مطرح کرده اند که بر اساس آن، منفعت طلبی مبنای عدالت است.(50)

«دیوید هیوم» می گوید: معتقدات و ارزش های اجتماعی مانند عدالت و آزادی، تعهداتی هستند که ارزش آن ها تابع سودمند بودن آن هاست.(51) اما اسلام معتقد است: عدالت خواهی، فطری است و در نهاد بشر وجود دارد، هر چند منفعتی برای او نداشته باشد. بنابر این هر انسانی ممکن است در رفتارهای شخصی، خلاف عدالت رفتار کند و به دیگران ستم نماید، ولی به طور فطری به عدالت تمایل دارد و از ظلم متنفّر است.

امام علی (ع) می فرماید: «العدلُ مألوف و الجور عَسُوف؛(52) عدالت، مطبوع و دل پذیر و ستم، از راه بیرون برنده است.»

دل پذیری عدل، به دلیل مطابقت آن با فطرت است. امام صادق (ع) نیز می فرماید: «العدل أحلی من الشهد و ألین من الزبد و أطیب ریحاً من المِشک؛(53) عدل، از عسل شیرین تر و از کره نرم تر و از مشک خوش بوتر است». این سخن نیز اشاره به این دارد که عدالت، خوش آیند همگان است. شاهد دیگر بر این مطلب، داوری مردم در مورد رفتار عادلانه و ظالمانه افراد است. مردم، بی عدالتی را نکوهش و عدالت را می ستایند. از این رو امام صادق (ع) می فرماید: از خداوند بترسید و به عدالت رفتار کنید، زیرا شما به قومی که عدالت نکند خرده می گیرید.(54)

8 - عدالت خواهی، یکی از اهداف قیام حسینی است. امام حسین (ع) در پاسخ برخی از سؤالات در مورد قیامشان فرمودند: به جان خودم سوگند که امام و رهبر جامعه کسی نیست مگر حکم کننده به کتاب و قیام کننده به قسط و داد.(55)

در زیارت نامه آن حضرت نیز می خوانیم: «اشهد انّک اَمرتَ بالقسط و العدل و دعوتَ الیهما؛(56) من گواهی می دهم که تو به اجرای قسط و عدل فرمان دادی و جامعه اسلامی را به قسط و عدل فرا خواندی». می توان گفت: نماز، واژه شب عاشورا و عدالت، پیام روز عاشوراست.(57) حضرت زینب (س) نیز در شهر شام با گفتمان عدالت خواهی، یزید را رسوا کرد و فرمود: آیا عدالت چنین اقتضا می کند که زنان تو پشت پرده عفاف باشند ولی ناموس پیامبر (ص) را در برابر چشمان نامحرم قرار دهی؟

9 - عدالت خواهی، از آرمان های اصلی مهدویت (عج) است. از دیدگاه قرآن مجید آینده بشر، از آن عدالت است. گوهر گمشده بشر یعنی عدالت کامل و مطلوب که از آرمان های همه پیامبران و اولیای الهی بوده است، در آخر الزمان، به دست با کفایت آخرین منجی آسمانی و عدالت گستر جهان، محقق خواهد شد و به آرزوی متعالی انسان جامه عمل خواهد پوشاند. در روایت آمده است: وقتی امام زمان (عج) قیام فرمود، با صدای بلند اعلام می کند: «انا الذی املأها عدلاً کما ملئت جوراً؛(58) من کسی هستم که زمین را پر از عدل می کنم، آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است.»

در حدیثی می خوانیم: مهدی (عج)، میان مردم به مساوات رفتار می کند به طوری که دیگر نیازمند و محتاجی یافت نخواهد شد.(59)

آثار عدالت

اجرای عدالت، آثار و برکات فراوانی در حوزه فرد و اجتماع دارد که در آموزه های دینی بدان تصریح شده است:

1 - عمران و آبادانی

بر خلاف آن چه امروزه در جهان غرب، عدالت طلبی را در تعارض با تکامل اجتماعی و مانع از دست یابی به رشد و توسعه پایدار معرفی می کنند، در برخی از احادیث تأکید شده است که شرط اصلی توسعه و آبادانی، عدالت است. امام علی (ع) می فرماید: «ما عمّرت البُلدان بمثل العدل؛(60) هیچ چیز مانند عدل، شهرها را آباد نمی کند.»

امام کاظم (ع) در تفسیر آیه شریفه: «اعلموا انّ الله یحیی الارض بعد موتها؛ بدانید که خداوند زمین را پس از آن که مرده است زنده می گرداند» فرمود: منظور زنده کردن زمین با باران نیست بلکه خداوند مردانی را می فرستد که عدالت را زنده می کنند و با زنده شدن عدالت، زمین نیز زنده می شود. بر پا داشتن حدود خدا در روی زمین، از باران چهل صبح گاه سودمندتر است.(61)

2 - بی نیازی

جامعه ای که بر پایه عدل بنیان نهاده شود مستقل و بی نیاز خواهد بود و از وابستگی رهایی می یابد. امام باقر (ع) می فرماید: چه گسترده است دامنه عدالت؛ اگر در جامعه ای عدالت اجرا شود، مردم بی نیاز می شوند.(62) این حدیث به صراحت می گوید: اگر عدالت باشد فقر نیست.

3 - اصلاح

با حاکمیت عدل، امور مختلف زندگی مردم، سامان می یابد و زمینه رشد فضایل اخلاقی و اصلاحات واقعی فراهم می شود. پس اصلاح طلبی، جز عدالت خواهی نخواهد بود. امام علی (ع) می فرماید: «بالعدل تصلح الرعیه؛(63) ملت (جامعه) با عدل اصلاح می شود.»

4 - آرامش و امنیت روانی

حضرت زهرا (ع) می فرماید: «فرض الله العدل تسکیناً للقلوب؛(64) خداوند عدالت را از این جهت لازم کرد که در پرتو آن دل ها آرام می گردد.»

5 - پایداری اجتماع

به کار بستن عدالت، موجب قوام و پایداری اجتماع می شود، زیرا در سایه عدالت، روابط سالم اجتماعی شکل می گیرد و راه تعدی و تجاوز به حقوق دیگران بسته می شود. امام علی (ع) می فرماید: خداوند، عدالت را برای استواری مردم و پاکیزگی از ستم و گناهان و وسیله عُلوّ و سربلندی اسلام قرار داده است.(65)

6 - پایداری و قدرت دولت

امام علی (ع) می فرماید: «ثبات الدول باقامة سنن العدل؛(66) پایداری دولت ها، با برپایی سنّت های عادلانه است.»

استاد مطهری (ره) می گوید: «از نظر علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد، به پیکر اجتماع، سلامت و به روح اجتماع، آرامش بدهد، عدالت است. ظلم و جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستم گر و روح آن کسی را که به نفع او ستم گری می شود، راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستم دیدگان و پایمال شدگان. عدالت بزرگ راهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد؛ اما ظلم و جور، کوره راهی است که حتی فرد ستم گر را به مقصد نمی رساند.»(67)

بی دلیل نیست که آن حضرت بهترین نور چشم برای حاکم را «عدالت(68) و فضیلت» سلطان(69) معرفی کرده است. در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) می خوانیم: «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم؛(70) حکومت ممکن است با کفر باقی بماند، ولی با ظلم باقی نمی ماند.»

عوامل تحقق عدالت

اجرای عدالت، لوازم و شرایطی دارد که عبارت اند از:

1 - گسترش فرهنگ عدالت خواهی

آگاهی مردم از حقوق خود و ارتقای سطح آگاهی آنان درباره عدالت و مطالبه جدی افکار عمومی، اجرای عدالت را تضمین می کند. این که به انتظار عدالت بنشینیم تا از نتایج آن بهره ببریم، به معنای سلب مسئولیت از خود و بر عهده دیگران گذاردن است و این گمان باطلی است. عدالت را باید خواست و برای به دست آوردنش زحمت کشید.

هر چند گفته شد که عدالت خواهی فطری است اما گاهی به دلیل غفلت، بر گرایش های فطری غبار می نشیند. خداوند پس از بیان هدف بعثت پیامبران می فرماید: «لیقوم الناس بالقسط؛(71) تا مردم به عدالت رفتار کنند و آن را به پا دارند»؛ یعنی تا خواست مردم به اجرای عدالت نباشد و همکاری نکنند عدالت در جامعه حاکم نمی شود. بهترین راه کار برای گسترش فرهنگ عدالت خواهی در جامعه، ترویج اصل امر به معروف و نهی از منکر است.

2 - علم به عدالت

تا علم به عدالت نباشد اجرای آن ممکن نیست. از این رو امام علی (ع) می فرماید: «لا یعدل الاّ من یحسن العدل؛(72) فرد به عدالت رفتار نمی کند، مگر این که آن را خوب و نیکو بداند.»

3 - تقوا و مبارزه با نفس

امام علی (ع) در توصیف بندگان پرهیزگار می فرماید: «فکان اول عدله نفی الهوی عن نفسه؛(73) اولین گام پرهیزگار در عدالت خواهی، زدودن هواهای نفسانی خویش است». بدیهی است کسی که تمایلات نفسانی خود را کنترل کند، انگیزه ای برای بی عدالتی ندارد. عدالت بیرونی، پرتوی از عدالت درونی است.

4 - توازن اقتصادی

تمرکز ثروت، موجب بر هم خوردن نظم اجتماعی و شکاف طبقاتی در اجتماع می شود. برای تحقق عدالت، سیاست های تمرکززدایی ثروت لازم است که اسلام با تعیین حدود مالکیت ها و تقسیم بیت المال به طور مساوی و توزیع ثروت و درآمد و لزوم قوانین عادلانه و مجریان عادل و حمایت از طبقات آسیب پذیر، سیاست گذاری کرده است.

5 - تأمین نیازهای اساسی مردم

تا زمانی که سایه شوم فقر از سر قشر محروم رخت بر نبندد، اجرای عدالت امکان پذیر نخواهد بود.

6 - قانون گرایی

قانون، به مقرّراتی اطلاق می شود که بر روابط مختلف افراد در جامعه، حاکم باشد و بر افراد مورد خطاب خود، ایجاد حق یا تکلیف نماید. اجرای عدالت، جز با اجرای دقیق قانون و عدم ملاحظه کاری های سیاسی و عدم دخالت دادن منافع شخصی یا جناحی، محقق نمی گردد.

خود را فراتر از قانون دانستن یا قانون را دور زدن، نتیجه ای جز بی عدالتی و خودکامگی نخواهد داشت. قرن ها قبل از آن که تساوی مردم در برابر قانون در ماده هفت اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانده شود، رادمرد عادلی چون علی بن ابی طالب (ع) حاکمیت قانون را مطرح کرده و از آن به عنوان «حق مردم بر حاکمان» جامعه یاد کرده است؛ آن جا که می فرماید: حقی که شما بر من دارید، عمل به کتاب خدای متعال و سیره رسول او می باشد.(74)

بدیهی است که اگر قانون الهی حاکم باشد، هیچ صاحب حقی از تباه شدن حقش نخواهد ترسید و هیچ زورمندی نخواهد توانست در سایه زور و قدرتش از چنگ قانون بگریزد.

7 - توانایی دستگاه قضایی

در هر جامعه ای معمولاً افراد سودجو و عدالت ستیز وجود دارد. اگر دستگاه قضایی با قدرت و قاطعیت با متخلّفان برخورد کند و قاضی و حاکم شرع از مؤلّفه های قدرت و ثروت تأثیر نپذیرد، عدالت در جامعه اجرا خواهد شد.

8 - قاطعیت در اجرای احکام الهی

اجرای عدالت، در گرو اجرای قانون و قاطعیت در اقامه حدود شرعی است. هرگونه تساهل و تسامح در این امر، رسیدن به عدالت را با چالش روبرو می کند. امام علی (ع) می فرماید: «اجعل... العدل سیفک؛(75) عدالت را شمشیر خود قرار ده.»

اسلام، در حوزه وضع قوانین به «سمحه و سهله» بودن شهرت دارد، ولی در موضع اجرای قوانین، بسیار قاطع و سخت گیر است. امام علی (ع) که مظهر عطوفت و مهربانی است، در حمایت قاطعانه از قسط و عدل می فرماید: «به خدا سوگند، برای گرفتن حق ستم دیده از ستم گر، از روی عدل و انصاف حکم می کنم و ستم کار را با حلقه بینی او می کشم تا این که او را به آبشخور حق وارد سازم، اگر چه به آن بی میل باشد.»(76)

9 - شفاف سازی و رفع ابهام از قوانین

اجرای عدالت، با ابهام و پنهان کاری سازگاری ندارد، زیرا این امر راه سوء استفاده را برای فرصت طلبان فراهم می کند و با تفسیر دل خواه خود از قانون، بر تخلف خویش پرده می پوشند.

10 - مبارزه با تبعیض و بی عدالتی

یکی از راه های اجرای عدالت، برخورد با تبعیض، انحصارگرایی، رانت خواری و... است. امام علی (ع) برای برقراری عدالت، مالک اشتر را به شدت از رانت خواری اطرافیانش بر حذر می دارد و می فرماید: بدان که والی را خویشاوندان و نزدیکان است... به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی مده. مبادا به سبب نزدیکی به تو، پیمانی ببندند که صاحبان زمین های مجاورشان را در سهمی که از آب دارند یا کاری که باید به اشتراک انجام دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود بر دوش آنان نهند، پس لذت و گوارایی نصیب ایشان و ننگ آن در دنیا و آخرت بهره تو گردد.(77)

موانع اجرای عدالت

اجرای عدالت در جوامع انسانی، همیشه با مشکلات و موانعی رو به رو بوده است. به طوری کلی موانع عدالت به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم می شوند:

الف) موانع فردی

1 - خودکامگی: امتیازطلبی و خودخواهی در هنگام توانایی و قدرت، تشدید می شود و موجب ستم و بی عدالتی می گردد. امام علی (ع) از مالک اشتر می خواهد مواظب خود و اطرافیانش باشد تا دچار استیثار (خودکامگی) نشود.(78) علامه جعفری (ره) می گوید: تمام ناتوانایی های بشر، معلول یک خطای نابخشودی است که عبارت است از: مقدّم داشتن «می خواهم» بر عدالت.(79)

2 - هوس رانی: هوا پرستی، انسان را از اصول و آرمان عدالت خواهی دور می کند، امام علی (ع) می فرماید: «کیف یعدل فی غیره من یظلم نفسه؛(80) کسی که به خود ستم می کند چگونه می تواند عدالت را در مورد دیگران رعایت کند!»

3 - سودجویی: آلودگی های اخلاقی مانند آز، طمع، افزون طلبی و سودجویی، از موانع تحقق عدالت اجتماعی محسوب می شوند. افرادی مانند طلحه و زبیر به دلیل این روحیه، عدالت علی (ع) را بر نتافتند و نبرد جمل را بر پا کردند. آن حضرت در نامه خود به این موضوع اشاره می کند و می فرماید: اهل زمین هنگامی وضعشان بد می شود که دولت مردان روحیه تکاثر داشته باشند.(81)

4 - ضعف نفس: در بحث پیش گفتیم اجرای عدالت، اراده و خواست عمومی می طلبد. بدیهی است آن چه شمشیر عدالت را کند و آهنگ عدالت خواهی را ضعیف می سازد، ضعف نفس و سستی اراده و خودباختگی است. امام علی (ع) می فرماید: «لا یمنع الضیم الذلیل و لا یدرک الحق الا بالجدّ؛(82) آن که تن به ذلت داده است، نمی تواند ستم را دفع کند و حق، جز با تلاش به دست نمی آید.»

ب) موانع اجتماعی

1 - رباخواری و احتکار و سود نامشروع: ربا، علاوه بر نابود کردن روحیه برادری در بین مسلمانان، موجب تمرکز ثروت در دست گروهی می شود که مانع تحقق عدالت اند. بر این اساس، قرآن مجید ربا را در حکم جنگ با خدا و رسول دانسته و عامل آن، مورد لعن و نفرین خدا، پیامبر و امامان است. قرآن کریم می فرماید: اگر از ربا توبه کنند، سرمایه اصلی آن ها محفوظ می ماند و نه ستمی کرده اند و نه ستمی به آن ها شده است.(83)

2 - تبعیض: قوی ترین و فراگیرترین مانع اجرای عدالت، تبعیض و مرزبندی بین اشخاص در حقوق برابرشان است. تبعیض، رابطه ها را به جای ضابطه می نهد و بی کفایتی ها بر قابلیت ها حکومت می کند و زمینه ظلم و بی عدالتی را فراهم می نماید. حضرت علی (ع) در مورد کسانی که به معاویه پیوستند می فرماید: آنان عدالت را شناختند و دیدند و شنیدند و به گوش سپردند و دانستند که مردم در میزان عدالت، برابرند، سپس گریختند تا تنها خود را به نوایی برسانند.(84)



پی نوشت ها:

1) راغب اصفهانی، المفردات للالفاظ القرآن، ص 325.

2) نهج البلاغه صبحی صالح، قصار 437.

3) عدل الهی، ص 62 - 59.

4) نهج البلاغه، قصار 437.

5) بیست گفتار، ص 8.

6) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 317.

7) مجموعه آثار، ج 2، ص 59.

8) همان.

9) همان.

10) لقمان (31) آیه 13.

11) شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 148.

12) عنکبوت (29) آیه 8.

13) امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 1، ص 555.

14) وسائل الشیعه، ج 21، ص 487.

15) نساء (4) آیه 3.

16) بیست گفتار، ص 129 - 128؛ پیرامون انقلاب اسلامی، ص 119.

17) نهج البلاغه، خطبه 216.

18) همان، خطبه 34.

19) همان، نامه 5.

20) همان، خطبه 34.

21) همان، نامه 27.

22) اقتصاد ما، ج 2، ص 273.

23) نهج البلاغه، خطبه 232.

24) همان، خطبه 215.

25) الغارات، ص 44.

26) بحار الانوار، ج 40، ص 327.

27) نساء (4) آیه 58.

28) مستدرک الوسائل، ج 18، ص 7.

29) مرتضی مطهری، داستان راستان، ج 1، ص 34.

30) جورج جورداق، علی و حقوق بشر، ص 78.

31) آل عمران (3) آیه 18.

32) تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 79.

33) حدید (57) آیه 25.

34) مرتضی مطهری، عدل الهی، ص 38.

35) نحل (16) آیه 90.

36) انعام (6) آیه 152.

37) مطففین (83) آیه 3 - 1 و انعام (6) آیه 152.

38) بقره (2) آیه 282.

39) مائده (5) آیه 8.

40) همان، آیه 42.

41) بحار الانوار، ج 96، ص 214.

42) غررالحکم و دررالکلم، ج 3، ص 240.

43) ممتحنه (60) آیه 8.

44) تاریخ ابن عساکر، ج 3، ص 249.

45) نهج البلاغه، نامه 25.

46) همان، خطبه 167.

47) محمدعلی موحد، در هوای حق و عدل، ص 97 - 92.

48) اسلام و مقتضیات زمان، ج 1، ص 341.

49) نهج البلاغه، خطبه 126.

50) بشریه، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، ص 8.

51) پازارگاد، تاریخ فلسفه سیاسی، ج 2، ص 585.

52) غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 11.

53) فروع کافی، ج 2، ص 147.

54) همان.

55) الحیاة، ج 5، ص 179.

56) کامل الزیارات، ص 194.

57) محمدرضا حکیمی، قیام جاودانه، ص 93.

58) بحار الانوار، ج 52، ص 2.

59) همان، ج 51، ص 88.

60) میزان الحکمه، ج 6، ص 80.

61) وسائل الشیعه، ج 28، ص 12.

62) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 123.

63) غررالحکم و دررالکلم، ج 3، ص 206.

64) میزان الحکمه، ج 6، ص 79.

65) غررالحکم و دررالکلم، ج 3، ص 374.

66) همان، ص 353.

67) سیری در نهج البلاغه، ص 113.

68) نهج البلاغه، نامه 53.

69) میزان الحکمه، ج 6، ص 78.

70) شیخ مفید، امالی، ص 310.

71) حدید (57) آیه 25.

72) الحیاة، ج 6، ص 346.

73) نهج البلاغه، خطبه 87.

74) همان، خطبه 168.

75) غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 221.

76) نهج البلاغه، خطبه 136.

77) همان، نامه 53.

78) همان.

79) شرح نهج البلاغه، ج 24، ص 13.

80) غررالحکم و دررالکلم، ج 4، ص 564.

81) نهج البلاغه، نامه 53.

82) همان، خطبه 29.

83) بقره (2) آیه 279.

84) نهج البلاغه، نامه 70.




Image result for ‫حدیث در مورد عدالت‬‎





منبع:    http://www.imamalinet.net

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.