امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

لا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لا سَیفَ اِلاّ ذُو الفَقار

در جنگ احد در مـرحـله اول نـبـرد، سـپاه قریش فرار کردند، و افراد تحت فرماندهى عبدالله بن جـبیر به منظور جمع آورى غنایم جنگى منطقه استقرار خود را رها کردند، گرچه عبدالله فـرمـان صـریح پیامبر (صلى الله علیه و آله) را به یادشان آورد ولى آنان ترتیب اثر نـداده و بـیـش از 40 نـفـرشـان از تـپـّه سـرازیـر شـده بـه دنبال جمع آورى غنایم رفتند.

خـالد بـن ولید با گروهى سواره نظام که در کمین آنان بود، به آنان حمله کرد و پس از کـشـتـن آنان از پشت جبهه به مسلمانان یورش برد و این همزمان شد با بلند شدن پرچم آنـان تـوسـط یـکـى از زنـان قـریـش بـه نام عمرة بن علقمه، که جهت تشویق سربازان قریش به میدان جنگ آمده بودند. از این لحظه، وضع جنگ به کلى عوض شد؛ آرایش جنگى مسلمانان به هم خورد؛ صفوف آنان از هم پاشید؛ ارتـبـاط فـرمـانـدهـى با افراد قطع گردید و مسلمانان شکست خوردند و حدود هفتاد نفر از مجاهدین اسلام، از جمله حمزة بن عبدالمطلّب و مصعب بن عمیر،(یکى از پرچمداران ارتش ‍ اسلام)، به شهادت رسیدند.

Image result for ‫لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار‬‎

 

از طـرف دیـگـر، چون شایعه کشته شدن پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) در میدان جنگ تـوسـط دشـمـن پـخـش گـردیـد، روحـیـه بـسـیـارى از مـسـلمـانـان متزلزل شد و در اثر فشار نظامى جدید سپاه شرک، اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان عقب نشینى کرده و پراکنده شدند، و در میدان جنگ افرادى انگشت شمار در کنار پیامبر(صلى الله علیه و آله) ماندند و لحظات بحرانى و سرنوشت ساز در تاریخ اسلام فرا رسید.

ایـنـجـا بـود کـه نـقـش بـزرگ حضرت عـلى(عـلیـه‎السلام) به عنوان تنها مدافع خستگى‎ناپذیر نـمـایان گردید، زیرا على(علیه‎السلام) با شجاعت و رشادتى بى نظیر در کنار پیامبر شـمـشـیـر مـى‎زد و از وجود مقدّس پیشواى عظیم الشّان اسلام در برابر یورش‎هاى مکرّر فوج‎هاى متعدد مشرکان حراست مى‎کرد.


ابن اثیر در تاریخ خود مى‎نویسد:

پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) گروهى از مشرکین را مشاهده کرد که آماده حمله بودند، بـه عـلى(عـلیـه‎السلام) دستور داد به آنان حمله کند، حضرت على(علیه‎السلام) به فرمان پیامبر به آنان حمله کرد و با کشتن چندین تن موجبات فرار آنان را فراهم ساخت.

پـیـامـبـر(صلى الله علیه و آله) سپس گروه دیگرى را مشاهده کرد و به على(علیه‎السلام) دستور حمله داد و حضرت على(علیه‎السلام) آنان را کشت و متفرّق ساخت.


ابن ابى الحدید نیز مى‎نویسد:

هـنـگـامى که غالب یاران پیامبر(صلى الله علیه و آله) پا به فرار نهادند، فشار دسته‎هاى مختلف دشمن به سوى پیامبر(صلى الله علیه و آله) بالا گرفت.

دسـتـه‎اى از قـبـیـله بـنـى کـنانه، و گروهى از قبیله بنى عبد مناة، که در میان آنان چهار جنگجوى نامور به چشم مى‎خورد، به سوى پیامبر یورش بردند.

رسول خدا فرمود: او از من، و من از او هستم. در این هنگام صدایى از آسمان شنیدند که مى‎گفت:

لا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لا سَیفَ اِلاّ ذُو الفَقار ؛ جوانمرد شجاعى چون على(علیه السّلام و شمشیرى چون ذوالفقار وجود ندارد).

پیامبر به حضرت على(علیه‎السلام) فرمود: حمله اینها را دفع کن.

حضرت عـلى(عـلیـه‎السـلام) کـه پـیـاده مى‎جنگید، به آن گروه که پنجاه نفر بودند، حمله کرده و آنان را متفرّق ساخت.

آنـان چند بار مجدّدا گرد هم جمع شده و حمله کردند، باز هم حضرت على(علیه‎السلام) حمله آنان را دفع کرد.

در این حملات، چهار نفر قهرمان مزبور و ده نفر دیگر که نامشان در تاریخ مشخّص نشده است به دست على(علیه‎السلام) کشته شدند.

جبرئیل به رسول خدا(صلى الله علیه و آله) گفت:

راسـتـى کـه حضرت عـلى(علیه‎السلام) فداکارى مى‎کند، فرشتگان از فداکارى او به شگفت آمده‎اند.

پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود:

چرا چنین نباشد، او از من و من از او هستم.

جبرئیل گفت: من هم از شما هستم.

آنگاه صدایى از آسمان شنیده شد که مکرّر مى‎گفت: لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار وَلافَتى اِلاّ عَلِىّ ولى گوینده دیده نمى‎شد.

از پیامبر سؤال کردند که: گوینده کیست؟ فرمود: جبرئیل است.(1)

 

اسناد و مدارک حدیث «لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی»


اسناد و مدارک حدیث «لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی»


جبریل نادی معلنا                  و النقع لیس بمنجلی

جبرئیل با صدای بلند فریاد زد در حالی که گرد و غبار میدان جنگ بر نشده بود.

و المسلمون قد احدقوا                   حول النبی المرسل و در حالی که مسلمانها حلقه زده بود در پیرامون پیامبر مرسل

لا سیف الا ذوالفقار                  و لا فتی الا علی

شمشیری غیر از ذوالفقار نیست و جوانمردی هم چون علی وجود ندارد

در این اشعارش حسان به داستان فریاد جبرئیل در روز احد درباره على و شمشیرش اشاره مى‏‌کند.


1- طبری در ص 17 جلد سوم تاریخش از ابی رافع این روایت را نقل کرده: در روز احد هنگامی که علی (ع) پرچمداران سپاه قریش را کشت و به زمین افکند رسول خدا عده ای از مشرکان قریش را دید، به علی دستور داد به آنان حمله کند حضرت به آنان حمله نمود و آنان را پراکنده کرد و شیبه بن مالک را کشت، سپس جبرائیل گفت: ای رسول خدا این است معنای برابری و برادری. پیغمبر فرمود علی ازمن است و من از او هستم. جبرئیل گفت: من هم از شما هستم. ابی رافع گوید: در این هنگام مردم صدائی را شنیدند که می گفت: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.


2 – این روایت را احمد بن حنبل در کتاب ” الفضائل ” از ابن عباس نقل کرده.


3 – ابن هشام در جلد سوم سیره ص 152 این جریان را از ابن ابی نجیح روایت کرده است.


4-  خثعمی در ” الروض الانف ” جلد دوم ص 143.


5 – ابن ابی الحدید در ” شرح النهج ” جلد یکم ص 9 این روایت را نقل کرد ه است و گوید این روایت مشهور است و درجلد دوم ص 236 گوید که رسول خدا (ص) وقتی این صدا را شنید فرمود: این صدای جبرئیل است. در ج 3 ص 281 نیز این روایت را آورده است.


6 – خوارزمی در ” المناقب ” ص 104 از محمد بن اسحاق بن یسار روایت کند که وی گوید: در روز جنگ احد باد سختی وزیدن گرفت صدائی بگوش همه رسید که می گفت: لا سیف الا ذوالفقار               و لا فتی الا علی شمشیری جز ذوالفقار نیست و جوان مردی غیر از علی نیست. فاذا ندبتم هالکا                  فابکوا الوفی اخا الوفی هرگاه خواستید بر مرده ای بگریید بر مرد وفاداری که برادر وفادار است بگرید.


7- حموئی مثل همین را در باب چهل و نهم فرائدش روایت کرده و از راه های مختلفی به اسنادش از حافظ بیهقی تا علی بن ابیطالب سلسله سند را آورده است که حضرت علی (ع) فرمود: جبرئیل به حضور پیامبر اکرم مشرف شد و گفت: بتی در یمن وجود دارد که در آهن پوشیده شده است کسی را بفرست تا آن را درهم کوبد و خرد کند و آهن آن را ضبط کن. علی (ع) گوید وقتی جبرئیل این دستور را به رسول اکرم (ص) داد، پیغمبر مرا احضار کرد و این ماموریت را به من داد، من بت را درهم کوبیدم و آهن را گرفتم و به حضور پیامبر آوردم دو شمشیر از آن ساختم یکی را ذوالفقار نامیدم و دیگری را مجذم، رسول خدا ذوالفقار را خود به کمر بست و مجذم را به من داد و بعدها ذوالفقار را نیز به من بخشید، در آن هنگام که پیش روی رسول خدا در روز احد می جنگیدم و شمشیر می زدم، چشم پیغمبر به من افتاد و فرمود: لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی


8 – در ص 16 تذکره سبط ابن جوزی مذکور است: احمد حنبل در الفضائل متذکر شده که آنان در آن روز صدای تکبیری را از آسمان شنیدند که می گفت: لا سیف الا ذوالفقار               و لا فتی الا علی، سپس حسان بن ثابت از رسول خدا اجازه گرفت، تا در این باره شعری بسراید پیامبر به او اجازه داد و حسان هم شعرش را سرود و با این بیت آغاز کرد: جبریل نادی معلنا تا آخر ابیاتی که ذکر شد.(1) ابن جوزی در این زمینه گفتاری دارد که خلاصه اش این است که: واقعه در روز احد اتفاق افتاد آن چنان که احمد بن حنبل از ابن عباس روایت کرده است و گفته شده که در روز بدر بوده ولی صحیح تر آن است که در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است. و هیچ یک از دانشمندان در این سخن آخری (که روز فتح خیبر باشد) نکوهشی ننموده و ایرادی نکرده است (پایان کلام سبط ابن جوزی).

امینی گوید: احادیث متعددی که در این باره وارد شده است به ما می فهماند که جریان چندین مرتبه واقع شده و منادی در روز احد جبرئیل بوده است ولی منادی روز بدر ملک دیگری بوده بنام رضوان و پیشوایان علم حدیث بر نقل این داستان اجماع دارند چنان که گنجی ادعای اجماع کرد ودر ص 144 کتاب کفایه اش از طریق ابی الغنائم نقل کرد،و ابن جوزی، و سلفی، ابن الجوالیقی، و ابن ابی الوفا بغدادی، ابن الولید، ابن ابی الفهم، مفتی عبدالکریم موصلی، محمد بن قاسم عدل، حافظ محمد بن محمود ابن ابی البدر، فقیه عبدالغنی بن احمد، صدقه بن الحسین یوسف بن شروان مقری، صاحب بن ابی المعالی دوامی، ابن بطه، شیخ الشیوخ عبدالرحمن بن اللطیف، علی بن محمد مقری، ابن بکروس، حافظ ابن المعالی و ابی عبدالله محمد بن عمر به اسنادهایشان از سعد بن طریف حنظلی از ابی جعفر محمد بن علی الباقر (ع) که آن حضرت فرمود: در روز بدر ملکی که نامش رضوان بود فریاد زد: لا سیف الا ذوالفقار                 و لا فتی الا علی

سپس امینی گوید: من گفتم پیشوایان علم حدیث بر نقل این قسمت داستان و روایت اجماع کرده و بزرگان از یکدیگر نقل کرده اند، همانطوری که ما با سپاس پروردگار حدیث را همچون آبی خوشگوار به بهترین وجه و عالی ترین نحوه اسناد از عده بسیاری، در کام خود فرو ریختم و آن را در کتاب خود آوردیم.

این روایت را حاکم به طور مرفوع نقل کرده و بیهقی در ” مناقب ” در سلسله سند بررسی نموده و از حاکم نقل کرده و گوید: این روایت را حافظ ابن نجار و او از طوسی (تا آخر سند) از جابر بن عبدالله به ما خبر داده است که پیامبر در روز جنگ بدر فرمود این رضوان است که فرشته ای از فرشتگان خدا است و صدا می زدند: لا سیف الا ذوالفقار                 و لا فتی الا علی

محب الدین الطبری در ص 190 “ریاض ” و ص 74 ذخائر العقبی روایت را با همین عبارات نقل کرده است. خوارزمی درص 101 ” مناقب ” حدیث جابر را نقل کرده. و نصر بن مزاحم در ص 257 کتاب صفین (در چاپ مصر ص 546 از جابر بن نمیر (صحیح عمیر است) انصاری روایت کرده: که گوید: شنیدم از رسول خا (ص) که بارها این بیت را میخواند: لا سیف الا ذوالفقار             و لا فتی الا علی.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص:  102 الی105



پی‎نوشت‎ها:

1- ابـن ابـى الحـدیـد، شـرح نـهـج البـلاغـه، ج 14، ص 251، و خـوارزمى نیز در کتاب المـنـاقب، ص 223 روایت مى‎کند که (على علیه‎السلام در جریان شوراء به این فداکارى که نداى آسمانى را در پى داشت، بر اعضاى شوراء احتجاج کرد.)




Image result for ‫لا فتی الا علی لا سیف‬‎



Image result for ‫لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار‬‎





منبع:

http://ekmal.ir

http://www.tebyan.net

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.