امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

امام علی علیه السلام

کرامات امام علی علیه السلام

برابری زن و مرد در هدف خلقت

این مقاله در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که زن و مرد در هدف خلقت با هم برابر و یکسانند یا چنان که طبیعت در تسخیر انسان است و برای خدمت او آفریده شده است زن برای مرد خلق شده است و باید در خدمت مرد باشد، یا خیر؟ با مطالعه این مقاله پاسخ این پرسش را دریابید.

یکی از مهمترین پرسش هایی که هر کس از خود می پرسد آن است که ما برای چه آفریده شده ایم و هدف آفرینش انسان ها و آمدن آن ها به این جهان چیست؟ اگر ما انسان ها روی این کره خاکی زندگی نمی کردیم کجای عالم خراب می شد و چه مشکلی به وجود می آمد، آیا ما باید بدانیم چرا آمدیم و چرا می رویم؟


Image result for ‫زن ریحانه آفرینش‬‎
 

در جواب این سؤال می گوئیم: انسانی که خدا را شناخته و به او با اسماء و صفات حسنایش معرفت پیدا کرده است جواب سؤال خود را به راحتی می یابد زیرا وی از یک سو می داند که خالق این جهان حکیم است، حتماً برای آفرینش او حکمتی است و از سوی دیگر هنگامی که به اجزاء و اعضای بدن خود می نگرد برای آن هدف و فلسفه ای می یابد:اگر خانه ای می سازد برای هدفی است، با توجه به این دو نکته است که انسان خداپرست و مؤمن می یابد که جهان آفرینش هدفی داشته و او باید بکوشد با نیروی عقل و علم آن را بیابد و آن را مشخص سازد و برای رسیدن به آن گام بردارد.

اما آیا خدای سبحان از آفرینش جهان هستی و از جمله انسان می خواهد نقصی را از خود برطرف کند یا نیازی از نیازهای خود را تأمین نماید با آن که او غنی مطلق و کامل مطلق است نه نقصی در او راه دارد و نه نیازی تا بخواهد با آفرینش جهان و انسان آن را بر طرف نماید.

با توجه به بی نیازی و کمال مطلق الهی او را برای رفع نیاز یا نقص نمی آفریند بلکه هدف آفرینش او پیشرفت و تکامل است و انسان ها نیز برای پیشرفت و تکامل آفریده شده اند.

به عبارت دیگر: خدای سبحان به مقتضای حکمتش در آفرینش جهان و انسان هدفی داشته و به مقتضای غنا و کمال لایتناهی داشتن هدف او از آفرینش چیزی نیست که به ذات او برگردد پس باید هدف او از خلقت جهان و انسان چیزی باشد که مایه کمال مخلوقات باشد. و در واقع موجودات را برای تکامل آن ها آفریده است.

از این رو در آیات قرآن از عبث نبودن خلقت انسان سخن می گوید و می فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثاً و انکم الینا لاترجعون»(1) آیا گمان کرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما بازگشت نمی کنید و اگر انسان عبث و بیهوده خلق نشده است پس هدف از خلقت او چیست؟ قرآن کریم در آیات متعددی از هدف خلقت انسان سخن گفته است. در جایی می گوید: هدف خلقت آزمایش و امتحان انسان ها از نظر حسن عمل است، «الذی خلق الموت و الحیوة لیبلوکم ایکم احسن عملاً»(2) او کسی است که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش کند که کدامین بهتر عمل می کنند.

در جایی هدف خلقت را علم آگاهی از قدرت و علم الهی می داند و می فرماید: «اللّه الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان اللّه علی کل شی ء قدیر و انّ اللّه قد احاط بکل شی ء علماً»(3) خدا کسی است که هفت آسمان را آفریده و از زمین نیز مانند آن خلق کرده است فرمان او در میان آن ها نازل می شود تا بدانید خدا بر هر چیز تواناست و علم او به همه موجودات احاطه دارد.

در برخی آیات هدف اصلی آفرینش را رحمت می داند و می فرماید: «ولوشاء ربّک لجعل الناس امة واحدة و لایزالون مختلفین الامن رحم ربّک و لذلک خلقهم»(4) اگر پروردگارت می خواست همه مردم را امت واحده و بدون هیچ گونه اختلاف قرار می داد ولی آن ها همواره مختلفند مگر آن چه پروردگارت رحم کند و برای همین رحمت آن ها را آفریده است. و از برخی آیات استفاده می شود که هدف آفرینش عبودیت و سرسپردگی و بندگی در برابر خدا است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»(5) من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند.

با تأمل در این آیات و مفهوم آن استفاده می شود که این آیات هیچ ناسازگاری ندارد زیرا این اهداف، برخی مقدّماتی و برخی متوسط و برخی هدف نهایی اند.

هدف اصلی همه، عبودیت و بندگی خداست و مسأله علم و دانش و امتحان و آزمایش اهدافی هستند که در مسیر عبودیت قرار می گیرند و رحمت واسعه خداوند نتیجه این عبودیت است. پس هدف عبادتی است که نتیجه آن تکامل انسان است. در واقع عبودیت اوج تکامل یک انسان است زیرا عبودیت آخرین درجه خضوع در برابر معبود است و کسی در برابر معبود به تعظیم و خضوع می پردازد که به او نزدیک باشد پس کسی که در برابر معبود قرار می گیرد به او نزدیک است.

بنابراین عبودیت آن است که انسان جز به معبود واقعی یعنی کمال مطلق نیندیشد. جز در راه او گام بر ندارد و هرچه غیر اوست فراموش کند و در تمام زمینه ها مطیع او بوده و در برابر ذات پاک نهایت تسلیم را داشته باشد و این است هدف نهایی آفرینش انسان که خدا برای وصول به آن میدان آزمایشی فراهم ساخته و به او علم و آگاهی عنایت کرده تا در اقیانوس رحمت او غرق شود.

و انسانی که برای این هدف والا آفریده شد باید با اختیار و اراده خویش به سوی آن هدف گام بردارد.

پاسخ به یک سؤال

اگر خدا انسان ها را برای عبادت آفریده است پس چرا عدّه ای از انسان ها در مسیر کفر گام برمی دارند با این که اراده خدا بر عبودیت اوست؟ در جواب می گوییم: هدف از خلقت عبادت اجباری نبوده است بلکه هدف عبودیت همراه با اراده و اختیار است. در واقع خدای سبحان انسان را آفریده و زمینه را برای عبودیت و اطاعت و بندگی او فراهم ساخته و او را از درون و بیرون مجهز کرده است از درون به او عقل و فطرت و عواطف و قوای مختلف عنایت کرده و از بیرون پیامبران و کتب آسمانی و برنامه های تکاملی را برای او مهیا نموده است و این انسان است که خود باید از این زمینه ها و امکانات بهره برداری کرده و خود را به تکامل و قرب الهی نایل گرداند.

با توجه به این که هدف خلفت انسان عبودیت خداست در این هدف بین زن و مرد تفاوتی نیست زیرا هر دو انسانند و هر دو از روح و فطرت الهی برخوردارند، زمینه های تکاملی از طرف خداوند در نهاد آن ها قرار داده شده است پس در این هدف خلقت هر دو یکسانند، اما برخی خواستند بگویند که زن و مرد در هدف خلقت برابر نیستند که در ادامه به این پندار پاسخ داده می شود.

خلقت موجودات بر انسان

بر اساس آموزه ها و تعالیم قرآن اشرف مخلوفات نظام آفرینش است، از این رو خدای سبحان پس از بیان مراحل خلقت انسان و آفرینش او پس از ایجاد روح در او،با عنوان احسن الخالقین به خودش تبریک گفت و فرمود: «فتبارک اللّه احسن الخالقین»(6) و در جایی که از آفریده های دیگر و رابطه آن ها با انسان سخن می گوید می فرماید: «اللّه الذی سخرلکم البحر لتجری الفلک فیه بامره ولتبتغوا من فضله و لعلّکم تشکرون و سخّرلکم ما فی السموات و الارض جمیعاً منه انّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون.»(7)خدای سبحان همان کسی است که دریا را مسخر شما کرد تا کشتی ها به فرمانش در آن حرکت کنند و بتوانید از فضل او بهره گیرید و شاید شکر نعمت هایش را بجا آورید، او آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخته است، در این نشانه های مهمی است برای کسانی که اهل فکرند.

در سوره ابراهیم نیز فرمود: «اللّه الذی خلق السموات و الارض و انزل من السماء ماءً فاخرج به من الثمرات رزقالکم و سخّرلکم الفلک لتجری فی البحر بامره و سخّرلکم الانهار و سخّرلکم الشمس و القمر دائبین و سخّرلکم اللیل و النهار.»(8) خداوند همان کسی است که آسمان ها و زمین را آفریده و از آسمان آبی نازل کرده و با آن میوه های مختلف را خارج ساخت و روزی شما قرار داد و کشتی را مسخّر شما گردانید تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند و نهرها را نیز مسخّر شما گرداند، خورشید و ماه را که با برنامه منظمی در کارند به تسخیر شما درآورد و شب و روز را نیز مسخّر شما قرار داد.

از این آیات استفاده می شود که موجودات مختلف آسمان و زمین در تسخیر انسان قرار داده شده است و این نشان می دهد که انسان از دیدگاه قرآن آن قدر عظمت دارد که همه این موجودات به فرمان خدای سبحان مسخّر او گشته اند یعنی یا زمام اختیارشان به دست انسان است و یا در خدمت منافع انسان حرکت می کنند در هر حال آن قدر به او عظمت داده شده است که به صورت یک هدف عالی در مجموعه آفرینش درآمده است.

خورشید برای او نور افشانی می کند، انواع گیاهان را می رویاند و مسیر زندگی را به او نشان می دهد، ماه چراغ شبهای تاریک است، بادها کشتی ها را در سینه اقیانوس ها به حرکت در می آورند، نهرها در خدمت انسان هستند، زراعت هایش را آبیاری و دام هایش را سیراب و محیط زندگی اش را با طراوت می سازد.

تاریکی شب همچون لباسی او را می پوشاند و آرامش و راحتی را به او ارزانی می دارد و سرانجام روشنایی روز او را به حرکت و تلاش دعوت می کند و گرمی و حرارت می آفریند و در همه جا جنبش و حرکت ایجاد می کند.

ناگفته نماند از این آیات استفاده می شود که تسخیر در فرهنگ قرآن به دو معناست یکی در خدمت مصالح و منافع انسان بودن مانند تسخیر کشتی ها و دریاها. و این تسخیر موجودات از طرف خدای سبحان برای انسان نشانه شخصیت و ارزش و عظمت اوست.در سوره الرحمن نیز فرمود: «والارض وضعها للانام فیها فاکهة و النخل ذات الاکمام و الحبّ ذوالعصف و الریحان.»(9) و زمینی را برای خلایق آفریده در آن میوه ها و نخل های پر شکوفه است و دانه هایی که همراه با ساقه و برگی است که به صورت کاه و گیاهان خوشبو در می آید.

آری این کره خاکی به عنوان یک موهبت الهی در خدمت انسان است تا قرارگاه آرام و مطمئن برای انسان باشد و در آن از میوه ها و نخل ها و گیاهان خوشبو و معطّر استفاده کنید.

در سوره ملک فرمود: «هو الذی جعل لکم الارض ذلولاً فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه»(10) او کسی است که زمین را رام شما ساخت در جاده ها و طرق مختلف آن حرکت کنید و از رزق الهی که در آن آفریده شده است استفاده کنید.

با دقت در آیات فوق و آیاتی مانند آن دریافت می شود که در مقایسه طبیعت و انسان، وجود انسان اصل و محور است و طبیعت تبع او برای اوست و به اصطلاح طبیعت دارای وجود تبعی است و طبیعت برای انسان آفریده شده است.

یک پندار و جواب آن

برخی پنداشته اند چنان که طبیعت در خدمت انسان است زن نیز برای مرد آفریده شده و باید در خدمت مردان باشد و برای این منظور به آیه 21 سوره روم استناد کرده اند آیه ای که می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودّة و رحمة انّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون.»(11) و از نشانه های خدا آن است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش بیابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد، در این امور نشانه هایی است برای افرادی که تفکّر می کنند و در سوره اعراف نیز فرمود: «هوالذی خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسکن الیها»(12) اوست که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد.

از این آیات استفاده می شود که زن برای آسایش و آرامش مرد آفریده شده است پس اصل در حیات مردان اند و زنان برای مردان و طفیلی آنان اند.

در پاسخ به این پندار می گوییم:

اولاً کلمه ازواج جمع زوج است و زوج به معنای همسر می باشد و همسر بر هر یک از مرد و زن اطلاق می گردد و مخاطب این آیات عموم انسان ها هستند نه مردان، می توان فهمید که آرامش یاد شده امری دو سویه است به ویژه آن که در آیه سوره روم منشأ آرامش مرد در سایه انس به زن را مودّت و رحمت می داند که خدای سبحان بین آن ها قرار داده است و از آن به عنوان آیات الهی یاد کرده است.

به راستی وجود همسران برای انسان ها که مایه آرامش زندگی آن هاست یکی از مواهب الهی است و این آرامش از این جا سرچشمه می گیرد که این دو مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند بطوری که هر یک بدون دیگری ناقص است. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه می نویسد: برای سود رساندن به شما از جنس خودتان همانندانی آفریده چرا که با همراهی جنس دیگر کارش به ثمر می رسد و با کار هر دو مسئله تولید مثل و تکثیر نسل به انجام می رسد. بر این اساس هر یک نقصی دارد که به قرین خود نیازمند است و از مجموع این دو یک واحد تام حاصل می شود و به جهت همین نیاز و نقص هر کدام به سمت دیگری حرکت می کند و زمانی که وصلت حاصل شد آرام می گیرد. زیرا هر ناقصی به کمال خود مایل است و هر نیازمندی به چیزی که رفع نیاز کند میل دارد. این همان میل جنسی است که در این دو قرین قرار داده شده است.(13)

و ثانیاً اگر مراد تنها آرامش مرد در سایه زن باشد و مرد نقشی در آرامش بخشی زن نداشته باشد و به تعبیر دیگر این آرامش یک سویه باشد. این خود نشان از ستایش زن است نه نشانه فروتری زن. زیرا در پرتو آن، اضطراب ها و نگرانی ها از فکر و اندیشه مرد رخت برمی بندد و به نحو صحیح می تواند در کنار همسر خود نقش واقعی خود را ایفا کند.

در واقع منشأ گرایش مرد به زن به آرمیدن مرد کنار انس زن، مودّت و رحمتی است که خدای متعال بین آنها قرار داده است و این مودّت الهی و رحمت خدایی گرایش غریزی نر و ماده نیست چرا که این گرایش غریزی در حیوان ها نیز موجود است ولی قرآن آن گرایش غریزی را آیه الهی ننامیده است.

راز اصیل آفرینش زن، آرامش زن و مرد است نه گرایش غریزی و اطفاء نائره شهوت و خدای سبحان اصالت را در ایجاد این آرامش به زن داده و او را در این امر روانی اصل دانسته و مردان را مجذوب مهر زن معرفی کرده است و از این روست که زن محبوب رسول گرامی اسلام است.

با دقت در مطالب گفته شده استنتاج می شود که خلقت زن به منظور خدمت به مرد نیست بلکه یا هر دو در کنار یکدیگر به آرامش برسند یا در واقع زن را محور ستایش قرار می دهد که با استفاده از مودّت در جهت الهی مایه آرامش مرد باشد که او بهتر بتواند نقش خود را در جامعه و خانواده ایفا کند.

زن عامل بقاء نوع بشر

زن در نظام هستی وظیفه خطیر تکثیر نسل را عهده دار است و خدای سبحان جسم و روان زن را با وظیفه پیش بینی شده اش سازگار قرار داده است از این جهت در عالم خلقت جایگاه ممتازی بدست آورده است در قرآن می خوانیم: «نسائکم حرث لکم فأتوا حرثکم انّی شئتم»(14) همسران شما محل بذر افشانی شما هستند بنابراین هر زمان که بخواهید می توانید با آن ها آمیزش نمائید.

در این آیه زنان به مزرعه تشبیه شده اند، ممکن است این تعبیر برای برخی دشوار به نظر برسد و بگوید که چرا قرآن مرد را زارع و زن را مزرعه دانسته که مرد هرگاه بخواهد بتواند از او بهره گیرد.

در حالی که نکته باریکی در این تشبیه نهفته است، در حقیقت قرآن می خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانی نشان دهد که زن وسیله اطفاء شهوت و هوسرانی مردان نیست بلکه وسیله ای است برای حفظ نوع بشر، این سخن برای آن ها که نسبت به جنس زن همچون یک بازیچه یا وسیله هوسبازی می نگرند هشداری محسوب می شود.

اهداف اصیل دانستن کارهای طبیعی

کارهای طبیعی انسان بر اساس انگیزه های مادی صورت می گیرد ولی در وراء این انگیزه ها اهداف اصیلی هست که قرآن کریم وی را به آن ها توجه می دهد و پیامدهای طبیعی اعمال را رهگذری برای آن اهداف می داند.

برای نمونه انگیزه طبیعی انسان از تحصیل مواد خوراکی ریختن آن ها که کاری سنگین است رفع گرسنگی و لذت غذا خوردن است با آن انگیزه اصیل از خوردن غذا حفظ حیات فردی انسان است و خدای حکیم برای این که انسان رنج گردآوری و آماده سازی غذا را بپذیرد. انگیزه ای در او ایجاد کرده و مزد کاری به او داده است و آن لذت بردن از خوردن غذاست و از این راه انسان با دست خود جان خود را حفظ می کند که هدف اصلی است.

خدای سبحان برای حفظ نوع و نسل آدمی که تلاش و رنج فراوان می خواهد همین گونه عمل کرده است و علاقمندی مرد به زن و فرزند را در نهاد او قرار داده است تا نسل انسان حفظ شود نه آن که زن فقط وسیله ارضای غریزه شهوت باشد.

ناگفته نماند خدای سبحان در این آیه در مقام بیان رابطه زناشویی و تبیین هدف اصیل آن است نه آن که در بیان حکمت آفرینش زن باشد.

نتیجه گیری

از مجموع مباحث استفاده می شود که اولاً زن و مرد در اصل هدف خلقت با هم برابرند و به حکم این انسان اند هدف از آفرینش آن عبودیت الهی است و ثانیاً تمام موجودات و مخلوقات جهان هستی به طفیلی وجود انسان و برای خدمت به انسان ها آفریده شده اند و ثالثاً آفرینش زن در نظام هستی به عنوان مکمل وجود مرد و آفرینش مرد به عنوان مکمّل وجود زن تحقق پیدا کرده است تا آن ها یکدیگر را تکمیل کنند و نه آن که وجود او تبعی و طفیلی بوده و برای خدمت به مرد آفریده شده باشد. و رابعاً اگر زن به عنوان کشتزار معرفی شده است در واقع در بیان تبیین هدف اصیل زناشویی است که نسل انسانی حفظ و تداوم پیدا کند نه آن که در مقام بیان هدف آفرینش زن باشد.


پی نوشت ها:

15. سوره مؤمنون، آیه 115.

16. سوره ملک، آیه 2.

17. سوره طلاق، آیه 12.

18. سوره هود، آیه 118 ـ 119.

19. سوره ذاریات، آیه 65.

20. سوره مؤمنون،آیه 14.

21. سوره جاثیه، آیه 12 و 13.

22. سوره ابراهیم، آیه 32و 33.

23. سوره الرحمن، آیه 10 ـ 13.

24. سوره ملک، آیه 15.

25. سوره روم، آیه 21.

26. سوره اعراف، آیه 189.

27. المیزان، ج 16، ص 173 ـ 174.

28. سوره بقره آیه 223.



Image result for ‫زن در روایات‬‎






منبع:   https://hawzah.net

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.